5- خوش‌گوئي - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


5- خوش‌گوئي

يكي از علماء و عرفا و بزرگان ديني حسين بن علي بيهقي سبزواري است. او در ابتداي امر به هرات هجرت كرد و با سلطان آنجا مير علي شير ملازمت كرد و با خواهر ملا عبدالرحمن جامي كه از صوفيان اهل سنت بود ازدواج كرد و از اين رو به سني بودن متهم گرديد. وقتي به سبزوار برگشت اهالي ان ديار او را امتحان كردند تا شيعه بودن او معلوم گردد.

يك روز در مسجد جامع سبزوار مشغول موعظة مردم بود كه پيرمردي عصا به دست گرفت و پاي منبر او ايستاد تا سؤال كند و اعتقادات او را معلوم گرداند. از قضا در آن اثنا بر زبان مولانا آمد كه دوازده هزار مرتبه جبرئيل ـ عليه السّلام ـ بر پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نازل شد. پيرمرد كه اين سخن را شنيد فرصت يافت به او بگويد كه جبرئيل چند مرتبه بر اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ نازل شد.

مولانا كه بدگماني اهل سبزوار را دربارة خود فهميده بود دانست كه پيرمرد در مقام آزمايش و نكته‌گيري اوست از اين رو متحير ماند كه چه بگويد. اگر بگويد جبرئيل بر حضرت امير ـ عليه السّلام ـ نازل شد. به ظاهر دروغ گفته است و اگر بگويد نازل نشد اهل سبزوار كه از دوستداران و فدائيان خاندان پيامبرند نسبت سني بودن به او خواهند داد و آن پيرمرد عصا را بر سر او خواهد شكست. به هر حال در جواب گفت: جبرئيل ـ عليه السّلام ـ بيست و چهار هزار بار بر حضرت امير ـ عليه السّلام ـ نازل شد.

پيرمرد گفت: براي خوش‌آمد من چنين سخن مي‌گويي يا بر گفتة خود دليل داري؟

مولانا گفت: از روي دليل مي‌‌گويم و دليل من آن است كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرموده است:

«انا مدينة العلم و علي بابها» (من شهر علم و علي درب آن است).

پس اگر جبرئيل دوازده هزار مرتبه به شهر علم آمده باشد بايد بيست و چهار هزار مرتبه در ضمن وارد شدن بر حضرت امير كه درب شهر است وارد شده باشد.

مردم از مجادله نيكوي او تعجب كردند و از آن پس با او خوش رفتاري كردند.[1]


[1] . فوائد الرضويه، ص 144، منتخب التواريخ، ص 438. برخي گفته‌اند جامي شيعه بوده، اما تقيه مي‌كرده است. شايد زماني سني بوده و سپس با رعايت تقيه شيعه شده است.



/ 154