2- قبر ثروتمند و فقير - لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

لطيفه هاي آموزنده تاريخ - نسخه متنی

محمد رضا اکبري

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


2- قبر ثروتمند و فقير

در گلستان آمده است: ثروتمندزاده‌اي را ديدم كه بر سر قبر پدر نشسته است و با بچه فقيري به بحث و مناظره پرداخته است كه صندوق قبر پدرم گرانقيمت است با خشت طلا ساخته شده و بر آن سنگ مرمر با نوشته رنگين است.

اما بر قبر پدر تو چيست؟

چند خشتي گذارده و قدري خاك بر آن پاشيده‌اي.

بچه فقير سخنان او را شنيد و گفت: تا پدرت زير آن سنگهاي گران بجنبد پدر من به بهشت رسيده است.




  • خر كه كمتر نهند بر وي بار
    بي شك آسوده‌تر كند رفتار[1]



  • بي شك آسوده‌تر كند رفتار[1]
    بي شك آسوده‌تر كند رفتار[1]




[1] . گلستان سعدي، باب هفتم، با اندك تفاوتي در عبارات.



/ 154