لطيفه هاي آموزنده تاريخ نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
وقتي بزرگان مكه اين سخاوت و گذشت را از هاشم مشاهده كردند او را تحسين كردند و هر يك به اندازه قدرت و توانايي خود از كمك و مساعدت با پول و شتر كوتاهي نكردند تا اين كه به مقدار لازم به اهل حرم گندم رسانيدند و هرگز نگذاردند كسي شب گرسنه بخوابد. علاوه بر آن هاشم همه روزه شتري نحر ميكرد و در منزل خود ميپخت و در زمان گرسنگي تقسيم مينمود.معاويه از سخنان ابن لبيد خوشش آمد و گفت: آيا جد ما «اميه» را هم ديدهاي؟پيرمرد: آري.معاويه: او را هم براي من توصيف كن.پيرمرد: اميّه شخص كوتاه قد و كوسجي بود و از يك چشم نابينا بود و آثار بدبختي و شقاوت از صورت او هويدا بود چنانچه تمام آن شمائل را در صورت تو مشاهده ميكنم![1]