مبانی اخلاق اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
6. و اگر بر عظمت و جبروت خداوند يقين پيدا كند و يقين بداند كه او جبّار و منتقم است، حتما نسبت به او خوف و خشيت پيدا خواهد كرد.7. چنانچه اگر يقين نمايد كه خداوند عين كمال است و عين رحمت و رأفت و لطف و عنايت است، يقينا پيوسته آرزومند و مشتاق لقاى او خواهد بود.اگر ما انسنها در مورد معارف الهى و اعمال و عكس العملهاى خود آن چنان كه بيان شد، نيستيم، همه به علّت آن است كه هنوز براى ما يقين حاصل نشده است؛ يعنى نه به مبدأ و نه به معاد، نه به بهشت و نه به جهنّم، به هيچ يك يقين حاصل نكردهايم. بلكه در مراحل پايينتر از يقين قرار داريم؛ اما كسانى كه داراى مقام يقين هستند مانند پيامبران الهى و اولياى خدا، آنان همان گونه هستند كه بيان شد. اگر انبيا و اوليا مرتكب گناه نمىشوند، بلكه ويژگى عصمت را حايز هستند، فقط به خاط يقينشان بوده است:كَلاّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَينَ الْيَقينِ.(1)يقين داراى چهار مرتبه است:
1. علم اليقين؛
2. عين اليقين؛
3. حق اليقين؛
4. حقيقت حق اليقين.همان طور كه يقين نسبت به اشياى مادى به چهار صورت است، نسبت به اشياى غير مادى نيز يقين بر چهار صورت است؛ مثلاً ما نسبت به آتش به چهار صورت يقين پيدا مىكنيم:1. يك صورت آن است كه از راه ديدن دود ـ كه معلول آتش است ـ بدان يقين حاصل مىكنيم.