مبانی اخلاق اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
جا اين سؤال مطرح است كه اين زن از چه مىترسد. اگر بگويد من از جسد مرده مىترسم. بايد گفت از جسد كارى ساخته نيست. اگر بگويد ممكن است يك باره زنده شود، مىگوييم: بسيار خوب. خوشا به حالت كه همسرت زنده شده است. بايد از اين نعمت عظمى خوشحال شوى، نه بترسى.خلاصه اين گونه ترس، از رذايل اخلاق است و بايد از آن اجتناب كرد. اگر انسان عاقل باشد و ضعيف النفس نباشد. هيچ گاه از مرده يا ظلمت نمىترسد.استاد بزرگوار حضرت امام خمينى رحمهالله روزى در درس فقه فرمودند:شب گذشته به هنگام مطالعه كتاب وزين جواهر الكلام به اين قسمت رسيدم كه مرحوم آيةاللّه عظيم الشأن شيخ محمّد حسن نجفى (رضوان اللّه تعالى عليه) نوشته است: من وقتى كه باين قسمت رسيدم، به من خبر دادند، فرزند روحانى جوانم وفات يافته است. از من خواستند كه موافقت كنم مراسم تشييع با تأخير صورت گيرد. اين تقاضا بدان جهت بود كه چون پاسى از شب گذشته بود و امكان داشت مراسم مطابق شؤون متوفّى انجام نگيرد.من موافقت كردم، به شرط آن كه جنازه در يكى از حجرات صحن مطهّر حضرت امير (عليه السلام) گذاشته شود و من شخصا و به تنهايى در كنارش بمانم. پس از گفت و شنودى پذيرفتند. جنازه فرزندم را در حجرهاى قرار دادند. من رفتم و در كنارش نشستم و هر چند صفحه كه از جواهر مىخواستم بنويسم، نوشتم.امام خمينى پس از ذكر اين جريان با طلاّب حوزه درس خود فرمودند ببينيد اين مرد بزرگوار در نوشتن كتاب جواهر چه رنجها و زحماتى