مبانی اخلاق اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
روشن نمىكنند تا از آثار منفى ناآگاهى و ثمراتى كه در اعتقادات و اعمالشان وجود دارد، در امان بمانند.2 ـ امام حسن (عليه السلام): عَجِبْتُ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فى مَأكُولِهِ كَيْفَ لا يَتَفَكَّرُ فى مَعْقُولِهِ.(1)در شگفتم از كسى كه در مورد خوراكش فكر مىكند، چگونه در مورد معلوماتش نمىانديشد.3 ـ امام سجاد (عليه السلام): عَجزبْتُ لِمَنْ يَحْتَمى مِن الطَّعامِ لِمَضَرَّتِهِ كَيْفَ لايَحْتَمى مِنَ الذُّنُوبِ لِمَعَرَّتِهِ.(2)در شگفتم از كسى كه از طعام به خاطر ضررش پرهيز مىكند، از گناه به خاطر پى آمد بدش پرهيز نمىكند.از محتواى اين سه روايت به دست مىآيد كه جنبه روح بالاتر از جنبه بدن است و انسان هميشه بايد جانب روح را ترجيح بدهد.بنابراين، با توجه به موقعيت و برترى روح نسبت به تن، از نظر عقل و عرفان و بيان اهلبيت عصمت و طهارت، وظيفه عقلى و شرعى ايجاب مىكند كه در تربيت و تقويت آن بكوشيم و از امورى كه آن را تهديد و تضعيف مىكند، بر حذر باشيم.راه منحصرى كه موجب پرواز ملكوتى روح و مانع انحطاط و سقوط آن مىشود، تزكيه نفس، يعنى تحلّى به فضايل اخلاق و تجنّب و دورى از رذايل آن است. از اين روست كه مىگويند اخلاق تقويت كننده بعد روانى انسان است.