تمام انسانهايى را كه با اَشكال و اَلْوان مختلف و با سليقهها و انديشههاى متفاوت و با اعتقاد به اديان و مذاهب گوناگون، در طول زمان زندگى مىكنند، مىتوان به دو بخش تقسيم نمود: 1. انسان عُرفى؛ 2. انسان عرفانى. منظور از انسان عرفى همان انسان هايى هستند كه عرف مردم آنها را انسان مىخواند و در برابر حيوانات قرار مىدهد.اين انسانهاى عرفى همان هايى هستند كه در محيط شهرها و روستاها و در كوچهها و بازارها به فعاليتهاى مختلف اشتغال دارند.امّا انسانهاى عرفانى افراد خاصى هستند كه در معيار اهل معرفت انسان ناميده مىشوند؛ يعنى كسانى كه مراحلى از ايمان و مراتبى از عرفان را كسب نكرده باشند؛ همانان كه گوهر آدميّت را به دست آوردند و به صورت انسان كامل و شايسته متجلى شوند.انسان عرفانى همان انسانى است كه آن عارف ربانى در روز روشن با شمع معرفت در بازار دل، از او جست و جو مىكرد و او را نمىيافت.ملاّى رومى آن را در اشعار زيبايش چنين آورده است: