آيه: 70 فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى
ترجمه:
پس (وقتي آنان معجزه موسي را ديدند كه چگونه اژدها همه ي بافته هايشان را بلعيد، تمام ) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسي ايمان آورديم .نکته ها
همين كه ساحران فهميدند كار موسي (ع) سحر و جادو نيست ، بي اختيار به سجده افتادند و در حالي كه صبح از كافران بشمار مي آمدند، غروب به جمع شهداء راه خدا پيوستند و با بيان ((آمنّا برب ّ هارون و موسي )) اظهار داشتند كه كار ما غلط بوده است ، و چون فرعون خود را ((رب ّ)) مردم مي دانست ، آنها هم كلمه ((رّب هارون و موسي )) را بكار بردند، زيرا اگر آنها تنها مي گفتند: ((رب ّ موسي ))، فرعون مي گفت : موسي را من تربيت كرده ام ، از اينروي ساحران ، بعد از كلمه ((رب ّ)) ابتدا نام هارون (ع) و سپس نام موسي (ع) را ذكر كردند. (587) خداوند بدون شرط به پيامبرش وعده برتري مي دهد، (انّك انت الاعلي ) ولي به مؤمنين به شرط وفاداري به ايمان ، وعده برتري مي دهد، (و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين ) (588) زيرا انبيا وفادار هستند، ولي مؤمنين ممكن است دست از وفاداري بردارند، لذا خداوند مي فرمايد: آنان به شرط وفاداري برترند.پيام ها:
1- هر كجا كه نگراني زيادتر باشد، تأييد و تأكيد بيشتري را مي طلبد. (لا تخف انّك انت الاعلي ) (589) 2- تلقين ، عامل تقويت روحيه است . (انّك انت الاعلي )3- جواب بايد متناسب با سخن مجادله گر باشد وبا زبان خود او سخن بگوييم . فرعون گفت : (قدافلح اليوم من استعلي )، خداوند فرمود: (انّك انت الاعلي )4- حق ّق، باطل را نابود مي سازد. (تلقف ما صنعوا)، (ان ّ الباطل كان زهوقا) (590) 5- نه تنها ساحران زمان حضرت موسي كه تمام ساحران تاريخ تيره بخت هستند. (لا يفلح السّاحر) (591) 6- براي افراد سالم و غير لجوج ، روشن شدن حق ّ همان وتسليم شدن همان . (القي ) (گويا در باطن مجبور به سجده شدند)7- انسان ، موجودي است كه مي تواند در يك لحظه تصميم بگيرد و تغيير عقيده و ايدئولوژي دهد. (القي السحره)8- راه توبه براي همگان باز است ، توبه از شرك ، ايمان آوردن به خداست . (القي السحره) هر انسان منحرفي را بد ندانيم ، شايد توبه كند.9- انسان ها در انتخاب عقيده آزادند و مجبور محيط نيستند. (القي السحره)10- سجده ، از آثار يقين است ، ايمان بدون سجده نمي شود. (القي السحره سجّدا)11- ساحران ، در يك جمله ، ايمان خود را به توحيد و نبوّت اظهار داشتند. (آمنّا برّب هارون و موسي ) (قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهري )587-تفسير مراغي
588-آل عمران ، 139
589-آوردن حرف تأكيد ((ان ّ)) و تكرار ضمير متصل و منفصل مخاطب ((ك و انت )) به همراه كلمهعلّو آن هم در قالب ((اعلي )) و جمله اسميّه ، همه تأييدي براي آن دلهره هاست
590-اسراء، 81
591-الف و لام در كلمه ((الساحر)) براي عموم است