آيه: 98 إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا - تفسیر نور سوره طه نسخه متنی

آيه: 98 إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا

ترجمه:

(اي قوم من !) همانا معبود شما ((اللّه )) است كه معبودي جز او نيست (و) علم او همه چيز را فرا گرفته است .

نکته ها

در تفاسير مجمع البيان و صافي حديثي آمده است كه حضرت موسي (ع) قصد داشت تا سامري را به قتل برساند، امّا خداوند به او وحي فرمود كه چون سامري مرد سخاوتمندي است از كشتن او صرف نظر نما، از اين روي موسي (ع) با جمله ((فاذهب )) او را از ميان قوم بني اسرائيل طرد كرد.

كلمه ((لامساس )) به معناي گرفتار شدن به بيماري است كه به هيچ وجه احدي با او تماس نگيرد. سرانجام سامري به يك بيماري رواني گرفتار شد كه از مردم فرار مي كرد وهركس به او نزديك مي شد فرياد مي زد: ((لامساس )) دور شو، دور شو. (612)

حضرت موسي (ع) براي سامري چندين مجازات قرار داد: الف : طرد ((فاذهب ))، ب : نفرين ((لامساس ))، ج : تهديد به عذاب آخرت ((لك موعدا))، د: آتش زدن گوساله ((لنحرّقنّه )).

پيام ها:

1- بعد از ثبوت جرم ، بايد مجرم را مجازات كرد. (سولّت لي نفسي فاذهب )

2- يكي از مراحل نهي از منكر، طرد مجرمان و كافران است . (فاذهب )

3- مفسدين فرهنگي را بايد از ميان جامعه طرد كرد. آزادي فكر به معناي باز گذاشتن دست منحرفان در گمراه كردن ديگران نيست . (فاذهب )

4- انبيا با علم غيب ، از آينده افراد خبر مي دهند. (أن تقول لامساس )

5- بعضي از امراض ، قهر الهي است . (لامساس )

6- براي مروّجين فكرهاي باطل ، مجازات دنيوي وسيله ي تخفيف در كيفرهاي اخروي نيست . (لامساس و أن ّ لك موعدا)

7- شايد بتوان از كيفرهاي دنيوي فرار كرد، ولي از عذاب اخروي و قهر الهي در آخرت راه گريزي نيست . (لك موعدا لن تخلفه )

8- بدترين نوع جرم ، اصرار مجرم بر جرم است . (ظلت عليه عاكفا) (سامري خود نيز گوساله خود را مي پرستيد.)

9- ابزار گناه و آثار انحراف بايد نابود شود. (613) (لنحرّقنّه )

10- محو آثار كفر وشرك بايد در ملأعام وبا حضور مردم باشد. (لنحرّقنّه ) و نفرمود: ((لاحرّقنّه ))

11- حفظ افكار مردم از حفظ طلا مهم تر است . گاهي بايد براي ايجاد موج و مبارزه با منكر، اشياي قيمتي فدا شوند. (لنحرّقنّه )

12- غيرت ديني و قاطعيّت در برابر انحراف ، لازمه ي رهبري است . (لنحرّقنّه ثم لننسفنّه ) (سوزاندن طلا و به دريا ريختن آن ، تصميم قطعي موسي بود)

13- بايد نشان داد كه چيزهاي نابود شدني شايستگي پرستش را ندارند. (لنحرّقنّه ثم لننسفنّه )

14- هرگاه باطلي را محو كرديد به جاي آن حق ّ را مطرح كنيد. (انّما الهكم اللّه )

15- خدايي قابل عبادت است كه احاطه علمي بر همه چيز داشته باشد. (وسع كل ّ شي ء علما)

612-تفسير نمونه
613-همان گونه كه پيامبر اسلام دستور داد مسجد ضرار را نخست بسوزانند و باقيمانده آن راويران كنند و آنجا را محل ّ زباله هاي مردم مدينه قرار داد تفسير نمونه