بخش چهارم : تعارض ها و فرض هاى قانونى
تعارض بندهاى قراردادماهيت تعارض و انواع آنانواع تعارض و احكام آن ها حل تعارض ناپايدارتقدم عبارت تفسيرىتقدم خاص بر عام تقدم مقيد بر مطلق:تقدم عبارت خطى بر چاپى:تقدم كلمات بر تصاوير و ارقام:حل تعارض پايدارتساقط فرض تقدم يكى از دو بند تقدم بند اصلى بر بند فرعى فرض هاى قانونىتفسير به زيان متعهدله وبه نفع متعهد «ContraProferentemrule»معيار تشخيص متعهد دلايل اعتبار قاعده موارد كاربرد قاعده حقوق ايران و اسلامحقوق تطبيقىاستثنا بر قاعده تفسير به نفع متعهد (قراردادهاى الحاقى):تفسير به زيان شروط سلبى (سلب مسئوليت و سلب حق)تفسير به زيان سلب مسئوليتتفسير به زيان سلب حق حقوق تطبيقىتفسير به نفع منافع عمومىتعارض قاعده تفسير به نفع منافع عمومى با قاعده تفسير به ضرر متعهدلهاعتبار حقوقى قاعده تفسير به نفع منافع عمومىتعارض بندهاى قرارداد
قراردادهايى كه شامل موضوعات و شروط گوناگون هستند، گاهى در معرض تعارض قرار مى گيرند؛ زيرا علاوه بر آن كه انسان ها گذشته را فراموش مى كنند يا از آن غافل مى شوند، عدم سنجش دقيق مسائل و آشنا نبودن به پيامدهاى تعهدات مى تواند سبب ايجاد تعارض شود.در اين ميان، اين قاضى ژرف انديش است كه بايد با تكيه بر دژ محكمِ «مجموعه واحد بودن قرارداد»، تلاش خود را به هم آهنگ ساختن تمام بندها و شروط معطوف كند و تعارض را به گونه اى كه عرف مى پسندد، حل نمايد.(1)اكنون براى روشن شدن مباحث ماهيت تعارض و حل تعارض هاى پايدار و ناپايدار به بررسى آن ها مى پردازيم.ماهيت تعارض و انواع آن
ماهيت تعارض: تعارض زمانى به وجود مى آيد كه تنافى بندهاى قرارداد به حدى باشد كه در اجراى آن ها ناكام بمانيم. بنابراين، در شناخت تعارض، تنافى ظاهرى ميان مفاد دو عبارت كافى نيست، و زمانى مى توان حكم به تعارض كرد كه دلالتِ يك عبارت ما را به نتيجه اى برساند كه با نتيجه به دست آمده از دلالت عبارات ديگر مغاير است.(2)در اين جا تذكر اين نكته لازم است كه محل بحث تعارض، دو بند و دو شرط مى باشد و تنافى بين معانى مختلف يك بند، از محل بحث خارج است و در بحث چگونگى تشخيص ظهور عرفى از آن بحث مى شود.1 -Kim Lawison, Op. Cit, N. 8, 12, P.206.-Pagnan S.P.A. V.Tradax ocean Transportation S.A. (1987) 3 All E.R. 565.2- امام خمينى، الرسائل، ج 2، ص 4؛ محمد على كاظمى، همان، ج 4، ص 702 و محمدجعفر جعفرى لنگرودى، حقوق ثبت، ج 1، ص 142.هم چنان كه در معناى لغوى كلمه تعارض، «وجود مانع در اجراى مقصود» نهفته است (ابن منظور، لسان العرب، فصل العين، باب الضاد و فيروز آبادى، القاموس المحيط، فصل العين، باب الضاد، ج 2، ص 348).