تأثيرگذارى اجزاى پايه پولى بر حجم پول
الف) تغيير داراييهاى خارجى
بانك مركزى براى تأثيرگذارى بر نرخهاى ارز، گاهى اقدام به خريد و فروش ارز خارجى مى نمايد. اگر بانك مركزى به خريد طلا يا ارز خارجى روى آورد، اقلام داراييهاى او افزايش يافته با پرداخت بهاى آنها پايه پولى را افزايش مى دهد. البته گاهى بانك مركزى با عمل سترون سازى آثار جنبى اين سياست را به صفر مى رساند. بدين ترتيب كه مثلاً با فروش يا خريد اوراق قرضه سعى مى كند پايه پولى را در وضعيت اوّليه نگاه دارد و از اثرات انبساطى يا انقباضى خريد و فروش دارايى خارجى جلوگيرى نمايد.ب) تغيير در بدهى دولت به بانك مركزى
هرگاه دولت براى جبران كسر بودجه خود از بانك مركزى استقراض كند، موجب افزايش در پايه پولى وانبساط در حجم پول مى شود. اما اگر اين استقراض از مردم باشد، تغييرى در پايه پولى رخ نمى دهد؛ هرچند در ابتدا اثر موقت بر پايه پولى دارد، ليكن پس از انجام مخارج توسط دولت، اثر آن برطرف مى شود.ج) تغيير در بدهى بانكها به بانك مركزى در صورتى كه بانك مركزى قصد گسترش حجم پول را داشته باشد، مى تواند با شرايط آسان به بانكها وام دهد، يا اسناد تنزيل شده توسط آنها را تنزيل مجدد نمايد. تمايل بانكها به گرفتن وام از بانك مركزى تا حدى تحت تأثير نرخى است كه بانك مركزى در برابر تنزيل از بانكها اخذ مى كند.ضريب فزاينده پولى
(23)ضريب فزاينده پولى، ضريبى است كه قدرت افزايش حجم پول را در گردونه بانكهاى تجارى نشان دهد. به تعبير ديگر نشانگر آن است كه در ازاى هر واحد پايه پولى، حجم پول چقدر تغيير مى كند.براى استخراج اين ضريب، عرضه و تقاضاى حجم پول و پايه پولى را نوشته بر هم تقسيم مى كنيم.