لطفا منتظر باشید ...
آيه: 30 وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ترجمه : بر (در روز قيامت از روي شكايت ) مي گويد: پروردگارا! قوم من اين قرآن را رها كردند.نکته ها
اين آيه ، از گلايه ي پيامبر اسلام (ص ) سخن مي گويد و آن حضرت چون ((رحمه للعالمين )) است نفرين نمي كند.امام رضا (ع) فرمود: دليل آن كه در نماز، قرآن مي خوانيم آن است كه قرآن از مهجوريّت خارج شود.. (276) در روايات آمده است : هر روز پنجاه آيه از قرآن را بخوانيد و هدفتان رسيدن به آخر سوره نباشد، آرام بخوانيد و دل خود را با تلاوت قرآن تكان دهيد و هرگاه فتنه ها همچون شب تاريك به شما هجوم آوردند، به قرآن پناه بريد.. (277) به نظرم رسيد اقرار بعضي بزرگان را درباره ي مهجوريّت قرآن نقل كنم :.الف : ملاصدرا (ره ) در مقدّمه تفسير سوره واقعه مي گويد: بسيار به مطالعه كتب حكما پرداختم تا آنجا كه گمان كردم كسي هستم ، ولي همين كه كمي بصيرتم باز شد، خودم را از علوم واقعي خالي ديدم . در آخر عمر به فكر رفتم كه به سراغ تدبّر در قرآن و روايات محمّد و آل محمّد: بروم . يقين كردم كه كارم بي اساس بوده است ، زيرا در طول عمرم به جاي نور در سايه ايستاده بودم . از غصه جانم آتش گرفت و قلبم شعله كشيد، تا رحمت الهي دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا كرد و شروع به تفسير و تدبّر در قرآن كردم ، در خانه ي وحي را كوبيدم ، درها باز شد و پرده ها كنار رفت و ديدم فرشتگان به من مي گويند: ((سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين )).. (278) ب : فيض كاشاني (ره ) مي گويد: كتاب ها و رساله ها نوشتم ، تحقيقاتي كردم ، ولي در هيچ يك از علوم دوائي براي دردم و آبي براي عطشم نيافتم ، بر خود ترسيدم و به سوي خدا فرار و انابه كردم تا خداوند مرا از طريق تعمّق در قرآن و حديث هدايت كرد.. (279) ج : امام خميني (ره ) در گفتاري از اينكه تمام عمر خود را در راه قرآن صرف نكرده ، تأسّف مي خورد و به حوزه ها و دانشگاه ها سفارش مي كند كه قرآن و ابعاد گوناگون آن را در همه ي رشته ها، مقصد اعلي قرار دهند تا مبادا در آخر عمر برايّام جواني تأسّف بخورند.. (280) ((هجر))، جدايي با عمل ، بدن ، زبان و قلب را شامل مي شود.. (281) رابطه ي ميان انسان و كتاب آسماني ، بايد دائمي و در تمام زمينه ها باشد، زيرا كلمه ي ((هجر)) در جايي به كار مي رود كه ميان انسان و آن چيز رابطه باشد.. (282) بنابراين بايد تلاشي همه جانبه داشته باشيم تا قرآن را از مهجوريّت در آوريم و آن را در همه ي ابعاد زندگي ، محور علمي و عملي خود قرار دهيم تا رضايت پيامبر عزيز اسلام را جلب كنيم .نخواندن قرآن ، ترجيح غير قرآن بر قرآن ، محور قرار ندادن آن ، تدبّر نكردن در آن ، تعليم ندادنش به ديگران و عمل نكردن به آن ، از مصاديق مهجور كردن قرآن است . حتّي كسي كه قرآن را فرا گيرد ولي آن را كنار گذارد و به آن نگاه نكند و تعهّدي نداشته باشد، او نيز قرآن را مهجور كرده است .. (283)پيام ها:
1- در قيامت يكي از شاكيان ، پيامبر اكرم (ص ) است . (و قال الرسول )2- انتقاد از كساني است كه آگاهانه قرآن را كنار مي گذارند. (اتّخذوا...) و نفرمود: ((كان عندهم مهجورا))3- جمع آوري و تدوين قرآن ، در زمان شخص پيامبر اكرم (ص ) انجام شده و لذا مورد اشاره و خطاب قرار گرفته است . (هذا القرآن )4- مهجوريّت قرآن و گلايه ي پيامبر و مسئوليّت ما قطعي است . (((قال )) فعل ماضي نشانه ي حتمي بودن است ) 5- تلاوت ظاهري كافي نيست ، بلكه مهجوريّت زدايي لازم است . (مهجورا)276-تفسير نورا
277-تفسير نورا
278-مقدّمه تف
279-رساله الان
280-صحيفه نور،
281-مفردات را
282-التحقيق في
283-تفسير المن
