میزان الحکمه جلد 13
لطفا منتظر باشید ...
تـامـل و دقـت در كـلام خـداى سـبـحـان آن چـه راگـفتيم تاييد مى كند, زيرا خداوند سبحان
مـى فـرمـايـد:((و زمـيـن پاك , گياهش به اذن پروردگارش برمى آيد, و آن زمينى كه ناپاك (و
نـامناسب ) است ,(گياهش ) جز اندك و بى فايده بر نمى آيد)) قراردادن اين آيه در كنار آياتى كه بر
عموميت دعوت پيامبر دلالت دارد ـ مانند آيه ((تا به وسيله آن شما وهر كسى را كه (اين پيام به او)
رسـد هـشـدار دهـم )) ـمـى فـهـماند كه تاثير ساختار وجودى انسان در صفات و اعمال به گونه
اقتضاست نه به نحو عليت تامه .چگونه چنين نباشد, حال آن كه خداوند متعال دين را يك پديده فطرى مى خواند كه آفرينش تغيير
و تـبديل ناپذير از آن خبر مى دهد خداوندمى فرمايد: ((پس , روى خود را با گرايش تمام به حق , به
سـوى ايـن دين كن , با همان سرشتى كه خدامردم را بر آن سرشته است , آفرينش خداى تغييرپذير
نـيـسـت ايـن است همان دين پايدار)) نيزمى فرمايد: ((سپس راه را بر او آسان گردانيد))دعوت
فطرت به دين حق و سنت معتدل با دعوت سرشت و طبيعت انسان به سوى بدى و فساد وانحراف
از اعتدال به نحو عليت تامه , با هم سازگارنيست و با يكديگر جمع نمى شوند.ايـن كـه بـعـضـى گـفـتـه اند: سعادت و شقاوت ,درست مانند زوج بودن براى عدد چهار و فرد
بودن براى عدد سه , دو امر ذاتى هستند و هرگز از ملزوم خود جدا نمى شوند و يا محكوم به حكم و
قـضـاى ازلى هستند و دعوت انبيا هم فقط براى اتمام حجت است , نه براى ممكن ساختن تغيير و
دگرگونى و به اميد تحول از حالى به حال ديگر, چرا كه خداوندمى فرمايد: ((تا كسانى كه هلاك
مى شوند از روى بينه هلاك شوند و كسانى كه زنده مى مانند از روى بينه و دليل زنده بمانند)).