میزان الحکمه جلد 13
لطفا منتظر باشید ...
اكـنـون پـس از بـيـان ايـن مـطـالـب و اقوال , آن چه راكه به نظر ما قويتر و پذيرفتنى تر مى رسد بيان مى كنيم .
بايد دانست كه اشكالات ناشى از اين خبر درحقيقت به خاطر تحقيق نكردن در معناى نيت است و اين توهم كه نيت به معناى تصور غرض و هدف وگذراندن آن از ذهن است اما اگر, همچنان كه قبلااشاره كرديم , در معناى آن تحقيق شود, معلوم مى گردد كه درست كردن نيت از سخت ترين ودشـوارتـريـن كارهاست و تابع حالت نفسانى است وكمال اعمال و قبول و ارزش آن ها وابسته به نـيـت مـى بـاشد و اصلاح و راستگردانى نيت جز با بيرون راندن حب دنيا و افتخارات و جاه و مقام دنـيوى ازدل به واسطه رياضت هاى سخت و انديشه ورزى هاى درست و سالم و مجاهدات فراوان مـيـسـرنـمـى شود , چرا كه دل سطان بدن است و هرچه بر دل مستولى و چيره شود ساير اعضا و جوارح بدن نيز ازآن پيروى مى كنند و بلكه دل دژى است كه هرمحبتى بر آن استيلا يابد و در آن دخـل و تـصـرف كندديگر اعضا و نيروهاى انسان را نيز به خدمت خودمى گيرد و بر آن ها فرمان مـى رانـد و در يـك دل دومـحـبـت هم قدرت جمع نمى شود, چنان كه خداى عزوجل فرمود اى عـيـسـى , دو زبان در يك دهان نشايد و دو دل در يك سينه نگنجد و ذهن ها نيزچنين اند (در يك ذهـن دو انديشه ناسازگار جاى نمى گيرد), همچنين در كتاب خود مى فرمايد: ((خدادر اندرون هيچ مردى دو دل قرار نداده است )).
دنـيـا و آخـرت دو هـوويند كه محبت آن ها دريك دل جمع نمى شود, مثلا كسى كه عشق به مال وثروت بر دلش چيره شود, تمام فكر و ذكر و خيال وقوا و جوارح او در پى مال و ثروت خواهد بود و هركارى انجام دهد, هدف نهايى و مقصود واقعى او ازآن كار تحصيل مال است و اگر جز اين ادعا كـنـددروغ گـفته است از اين رو, در عبادات و طاعاتش هم اعمالى را انتخاب مى كند كه بدان ها وعـده مـال فراوان داده شده است و به طاعاتى كه در آن ها وعده تقرب به خداوند ذوالجلال داده شده است توجهى نمى كند همچنين كسى كه عشق به جاه و مقام بر اومستولى شود, هر كارى كه انـجام دهد به قصد رسيدن به جاه و مقام انجام مى دهد ساير اغراض باطل ونادرست دنيوى نيز به همين گونه است بنابراين ,تنها زمانى كار و عمل براى خداوند سبحان وآخرت خالص مى شود كه عـشـق و مـحبت به اين امور را از دل بيرون كنند و آن را از هر آن چه موجب دورى از حق مى شود پاك و تصفيه نمايند.
بـنابراين , مردم به لحاظ نيت هايشان مراتب گوناگون و بلكه بى شمار دارند بعضى از آن هاموجب فساد و بطلان عمل مى شود, برخى موجب صحت و درستى آن و برخى موجب كمال عمل وكمال , خود نيز مراتب فراوانى دارد.