, اين مـرا در امان نمى دارد, زيرا خداى متعال مى فرمايد : ((آن روز ميانشان نسبت خويشاوندى نباشد و از حـال يـكـديـگـر نپرسند)) و اما شفاعت جدم , اين نيز مراايمن نمى گرداند, چون خداى متعال مـى فـرمـايـد :((و شـفاعت نكنند مگر براى كسى كه خدارضايت دهد)) و اما رحمت خدا, خداى متعال مى فرمايد : ((و آن به نيكوكاران نزديك است ))و من نمى دانم كه نيكوكار هستم يا نه .ـ از حـجـر عـبور مى كردم كه ديدم شخصى در حال ركوع و سجود است دقت كردم ديدم على بن الحسين (ع ) است ايستادم به نگاه كردن تا آن كه نمازش را تمام كرد و كف دست هايش را به طرف آسـمـان بـالا بـرد و گفت :آقاى من , آقاى من , اين دو دست پر از گناه را به سوى تو كشيده ام و چشم اميد به تو دوخته ام .ـ امـام سجاد(ع ) اين دعا را مى خواند :الهى , به عزت و جلال و بزرگيت سوگند كه اگراز همان آغاز روزگار كه فطرت مرا سرشتى تازمانى كه ربوبيت جاودان تو برجاست با هرمويى در هر آنى با سپاس و ستايش همه خلايق تا ابد الاباد تو را مى پرستيدم , باز از عهده شكركمترين نعمت تو به من بـر نـمـى آمـدم و اگر همه معدن هاى آهن دنيا را با دندان هايم بكاوم وزمين هاى آن را با مژگان چشمم شيار كنم و ازترس تو مانند درياها و آسمان ها خون و چركابه بگريم , اين همه در برابر حقوق فراوانى كه تو برگردنم دارى اندك است .