, دست به سرقت و غارت نزنيم ,قصد خيانت به مواد قرارداد و زير پا نهادن صلحنامه را در دل نپرورانيم , هر كه دوست داشته بـاشد با محمد هم پيمان و هم دين شود آزادباشد و هر كه دوست داشته باشد با قريش هم پيمان و هـم آيـيـن شود نيز آزاد باشد چنانچه از قريش كسى بدون اجازه ولى و سرپرستش به ياران محمد مـلحق شد و مسترد شود و اگر ازياران محمد كسى به قريش بپيوندد به او مستردنشود اسلام در مـكـه آشكار و آزاد باشد و افراددرباره دينشان آزاد باشند و مورد آزار و تحقيرقرار نگيرند محمد و يارانش امسال از ورود به مكه خوددارى كرده برگردند و سال آينده به مكه بيايند و سه روز در آن جـا بـمـانـنـد و جزشمشير غلاف شده اى كه مسافر با خود دارد,جنگ افزار ديگرى با خود به مكه نياورند على بن ابى طالب اين قرارداد صلح را نوشت ومهاجران وانصار برآن گواهى دادند.سپس رسول خدا(ص ) فرمود : اى على , تواز اين كه نام مرا از قيد نبوت پاك كنى خوددارى نمودى سـوگـنـد بـه آن كـه مـرا به حق پيامبر كرد, تونيز, با دردمندى و بالاجبار, در برابر فرزندان اين جـمـاعـت بـه چـنـيـن چـيـزى تـن خـواهـى داد(سـالـهـا بـعـد) چون روز صفين فرا رسيد
و طـرفـيـن جـنـگ بـه حـكـمـيـت رضايت دادند,اميرالمؤمنين (ع )نوشت : ((اين توافقنامه اى است مـيـان امـيـرالمؤمنين على بن ابى طالب و معاوية بن ابى سفيان )) عمرو بن عاص گفت : اگر ما قـبـول داشـتيم تو امير المؤمنين هستى كه با تونمى جنگيديم پس , بنويس : اين توافقنامه اى است مـيـان عـلـى بن ابى طالب و معاوية بن ابى سفيان در اين هنگام اميرالمؤمنين (ع ) فرمود :راست فرمود خدا و راست فرمود رسول او(ص ) رسول خدا(ص ) اين موضوع را به من خبر داد آن گاه كه صلحنامه را نوشت .