مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و انقلاب مشروطه در همين راستا براى حل دو مشكل سازماندهى شد. اما با اين كه در اين مبارزات، ملت ايران پيروز شد و استبداد و استعمار را تسليم كرد، ولى نتايج و آثار آنها تداوم نيافت و مشكل همچنان پابرجا بود و به مصداق «روز از نو، روزى از نو» ملت ايران به دنبال مبارزه و قيامى ديگر براى رفع اين مشكلات لحظه شمارى مى كرد. بعد از انقلاب مشروطه، جدا از اين كه در عرصه داخلى و در چارچوب مشروطه پارلمانى، حكومت متمركز و با ثباتى پديد نيامد و كشمكشهاى درونى، موجب هدر رفتن امكانات و منابع ملى و تداوم فقر و فلاكت مردم شد، در بُعد خارجى نيز روز به روز بر نفوذ و قدرت استعمارى انگليس در ايران افزوده شد و با وقوع انقلاب كمونيستى در روسيه و خروج موقت شوروى از گردونه مسايل ايران، در عمل زمينه براى تفوق كامل انگليس فراهم شد. در همين راستا، با توجه به تنفر شديد ملت ايران نسبت به افكار الحادى ماركسيسم و تحركات كمونيستى در شمال كشور، انگلستان بهانه لازم را براى سازماندهى كودتاى 1299 و تسلط كامل بر ايران به دست آورد و بساط نيم بند مشروطيت را هم توسط رضاخان بر چيد. در دوره رضاخان، جداى از ظهور نوع شديدترى از استبداد داخلى و ايجاد فشارها و محدوديتها براى روحانيت و حوزه ها و نيز ايجاد نهادها و مؤسسات مدنى غربى، استعمار انگليس با كسب امتيازهاى مهم اقتصادى و نظامى، به طور مستقيم منابع ملى كشور را چپاول مى نمود. يكى از اين امتيازهاى مهم كه زمينه جنبش ملى شدن نفت را فراهم آورد وملت ايران را براى احقاق حق خود، به صحنه يك قيام و مبارزه سراسرى ديگر كشاند، موضوع نفت بود. انگلستان پس از تلاشهاى فراوان براى كسب امتياز نفت در ايران (بخصوص درمقابل رقيب روسى خود)، سرانجام در سال 1280 شمسى (1910 م) موفق شد امتياز نفت دارسى را به مدت 60 سال به دست آورد و در مقابل، سالانه 16 درصد از منافع حاصل آن را به عنوان حق الامتياز به ايران بدهد. اندكى بعد، شركت نفت ايران و انگليس تشكيل شد و دولت انگليس با خريد سهام، سهامدار عمده آن شد. پس از آمدن رضاخان، انگليس يكى از برنامه هاى خود را تمديد و تجديد نظر در اين امتياز