5 ـ اصل اجتهاد
آنچه شيعه و علماى آن را در اين جريانها كمك بسيار كرده، اصل اجتهاد است كه به تعبير حميد عنايت طرح و تدبيرى براى تكميل منابع فقهى و به طور بالقوه تعبيه اى انقلابى در برابر قدرتهاى دنيوى است كه امكان انطباق با تحولات سياسى ـ اجتماعى را به شيعه مى دهد. (1) به عبارت ديگر، جايگاه اجتهاد به طور كامل انقلابى است و ابزار لازم براى انقلاب را فراهم مى كند. به لحاظ تاريخى نيز اجتهاد در ميان شيعيان، دوشادوش عمل و اعتقاد پيش رفته و در بسيارى از موارد علماى شيعه از اين تعبيه انقلابى استفاده كرده اند كه نمونه هاى زيادى از آن تحت عنوان حركتهاى جهادى علما عليه استعمار و استبداد داخلى وجود دارد و نمونه اتمّ و اكمل آن حكم نافذ ميرزاى شيرازى در تحريم تنباكوست. (2) ميرزاى شيرازى با استفاده از قدرت و حيثيت دستگاه مرجعيت، نخستين جنبش مردمى تاريخ ايران را عليه تعديات بيگانه (1890 م / 9 ـ 1307 ق) رهبرى كرد. اجتهاد از خصوصيتهاى بارز مكتب تشيع است كه پويايى انديشه شيعه را در مواجهه با چالشهاى حيات اجتماعى تضمين مى كند. (3) بخصوص در عصر جديد كه عصر مقابله ايدئولوژيهاى دنيايى با دين است شيعه با استفاده از همين تعبيه انقلابى به استنتاج فهم نوينى از معرفت سياسى رسيد و با برپايى انقلاب اسلامى، در كنار تلاش براى اجراى احكام الهى، به «اصول تصاحب قدرت» وايجاد يك نظام سياسى مبتنى بر شريعت پرداخت.1. همان، ص 275. 2. براى مطالعه بيشتر پيرامون قيامها و فتواى جهادى و تحريمى علما در تاريخ معاصر ايران ر. ش. به: موسى نجفى، انديشه تحريم در تاريخ سياسى ايران (تهران: آستان قدس رضوى، 1371). 3. ر. ش. به: مظفر نامدار، «رهيافتى بر مبانى انديشه هاى سياسى شيعه در قرن اخير»، موسى نجفى، تأملات سياسى در تاريخ تفكّر اسلامى، (تهران: پژوهشگاه علوم انسانى، 1374)، ص 4 ـ 19.