جريان فكرى اسلامى
به موازات جريان هاى فكرى مذكور كه خمير مايه آنها بينش ها و ايدئولوژى هاى غير مذهبى بود، يك جريان فكرى اسلامى هم وجود داشت كه به عبارتى جريان دايمى انديشه در ايران بوده است; منتها در اين دوره به لحاظ تهاجم گسترده ايدئولوژى ها و انديشه هاى ناشى از تجدّد، كه سوار بر ارابه تكنولوژى جديد بودند و امكانات وسيع تبليغى و نيز جذّابيت روانى داشتند، جريان اسلامى يك موضع كاملاً دفاعى و انفعالى داشت و تمام سعى و تلاش آن، دفاع از تماميت و جامعيت اسلام به عنوان يك برنامه زندگى بود. در شرايطى كه ايدئولوژى ها و انديشه هاى وارداتى جديد، اسلام را مايه1. منوچهر محمدى، پيشين، ص 106. 2. الهه كولايى، تأثير استالينيسم بر حزب توده ايران، پايان نامه كارشناسى ارشد علوم سياسى، دانشگاه تربيت مدرس، 6 ـ 1365، صص 5 ـ 174. 3. صادق زيباكلام، پيشين، ص 220.