اين جريان، تداوم جريان ملّى گرايى قبل از كودتاى 28 مرداد است; منتها با يك جمع بندى و تجديد نظر اساسى در اصول و شيوه هاى مبارزه. اين جريان را به اين دليل التقاطى مى ناميم كه بين اسلام و معيارهاى دمكراتيك و علم جديد، قايل به جمع است و بدين منظور اصلاح برخى از مبادى دينى و تحليل علمى آنها را مدّ نظر دارد تا به تصور خود، دين را توانمند كند و بر تحولات عصر جديد منطبق سازد. علاوه بر اصلاح طلبى دينى، به لحاظ سياسى هم اصلاح طلب است و شعار تحديد حدود قدرت حكومت (شاه سلطنت كند نه حكومت) را سر مى دهد و به مبارزه سياسى در قالب قانون اساسى مشروطه پايبند است. اين جريان همچنين با پذيرش مستلزمات عصر جديد، در صدد است تا براى آنها مبادى دينى و اسلامى دست و پا كند و بدين منظور به تفسير و تاويل قرآن و نهج البلاغه مى پردازد. سمبل اين جريان فكرى، نهضت آزادى ايران است كه از سوى جناح مذهبى و راديكال تر جبهه ملى تشكيل شد; و همان طور كه گفته شد، اصول تفكرات و نظراتش بيشتر در قالب اصلاح طلبى (هم اصلاح طلبى دينى و هم اصلاح حكومت و تغيير آن به نوعى حكومت مشروطه) است. نقد سنّت، پيوند دين و دنيا، برابرى، آزادى،