مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
عالم شكل گرفت، از غير مسلمانان كسان بسيارى به اسلام و مكتب انقلابى آن ايمان آوردند، كسان بسيار ديگرى به ديانت و رسالت دين در تحولات اجتماعى دل بستند و عظيم، همچون رمز هويت اسلامى و پرچمدار مبارزه با استكبار و فرعونها و زور بين المللى شناخته شد. كسانى كه توفيق نظاره و تأمل در تظاهرات ملتها و ابراز احساسات عميق آنها نسبت به جمهورى اسلامى و امام راحل و مسؤولان برجسته آن را پس از انقلاب تا امروز داشته اند و شوق و شور و ستايش و تحسين بى سابقه ى آنان را نسبت به اين بنيان رفيع و همچنين نسبت به مسؤولان و شعارها و پرچم كشورمان در تمام مدت سال ديده يا شنيده اند، مى توانند عظمت اين پديده را ادراك كنند. در بسيارى از كشورهاى اسلامى، حاكميت دين و عزت و استقلال اسلامى، شعار مبارزان و جوانان و روشنفكران شد و خيل عظيمى از جوانان آنان، منش و رفتار ايرانى را الگوى خود قرار دادند و بسيارى از رؤسا و سياستمداران آنان نيز تظاهر به مسلمانى و ديانت را از سر مصلحت، جايگزين تظاهر به بى دينى و بى بندوبارى كردند! اين جريان يعنى پشتيبانى و طرفدارى و سرسپردگى مسلمانان و آزاديخواهان در سراسر جهان نسبت به جمهورى اسلامى و ملت ايران با وجود تبليغات خصمانه شبكه تبليغاتى استكبارى كه شبانه روز بر ضد ايران اسلامى سرگرم كار است، همچنان ادامه دارد و تا وقتى ملت ايران در مواضع انقلابى و اسلامى افتخارآميز خود ثابت قدم است، ادامه خواهد داشت انشاءا.... جريان دوم، يعنى روند دشمنيها و كينه ها و توطئه ها از نخستين روزهاى پيروزى انقلاب آغاز شد و به تدريج با زائل شدن حيرت و گيجى و سردرگمى اى كه سياستمداران دولتهاى استكبارى و غارتگران و صهيونيستها بر اثر پيروزى انقلاب اسلامى در اين نقطه حساس جهان بدان دچار شده بودند، گسترش و عمق و تنوع يافت. پيشرو و پرچمدار اين خصومت آشتى ناپذير دولت آمريكا و زائده ى صهيونيست آن در خاورميانه بودند كه با سقوط رژيم پهلوى، مطيع ترين متحد و مزدور خود در منطقه را از دست داده و از منافع نامشروع سياسى و اقتصادى خود در ايران محروم