مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
جهانى، سركوب شد. بدين ترتيب صحنه براى ارايه پارادايم فكرى جديد در مبارزات سياسى ملت ايران فراهم شد و نيروهاى سياسى ـ اجتماعى كشور در چنين شرايطى همگى به اسلام بازگشتند و راه حل معضلات سياسى ـ اجتماعى را در اسلام جستجو كردند. به همين دليل در اين دوره مواجه با موج به اصطلاح «بنيادگرايى» هستيم كه سراسر جهان اسلام، بخصوص ايران را فرا گرفته است و در چنين فضاى ذهنى، قيام 15 خرداد به وقوع مى پيوندد. در مقايسه با نهضت ملى نفت كه افول تفكر اسلامى و اوج گرايشهاى مادى و سياسى در مبازرات ملت ايران بود، قيام 15 خرداد در فاصله 10 سال پس از آن، نوعى بازگشت به اصل و به طور كامل در مدار نهضت تنباكوست. انگيزه ها و دست مايه هاى اين قيام، تماماً مذهبى و اسلامى بود و در مقابل گستاخى شاه عليه مذهب و روحانيت صورت گرفت. ملت ايران كه اعتقاد خود به اسلام و مذهب شيعه را با علاقه به روحانيت و در رأس آن، امام خمينى (رحمه الله) پيوند زده بود، علاوه بر اين كه هتك مذهب و ارزشهاى اسلامى را برنمى تابيد، در مقابل هتك ساحت روحانيت و دستگيرى امام خمينى (رحمه الله) به يك قيام سراسرى ديگر دست زد و و نطفه اوليه انقلاب اسلامى را گذاشت. بدين لحاظ پرداختن به مسايل و شرايط زمينه ساز اين قيام، حلقه ارتباط جنبشهاى دوره جديد را باانقلاب اسلامى كامل مى كند. زمينه هاى قيام 15 خرداد: شرايط سياسى ـ اجتماعى ايران در دهه بعد از كودتاى 28 مرداد به گونه اى بود كه بيش از هر چيز متناسب با فعاليتهاى فكرى و فرهنگى بود و همين فعاليتها در سير بعدى تحولات جامعه تأثير گذاشت. بدنبال دوره سازندگى فكرى دهه 1330، شاهد موقعيت خاص سياسى ـ اجتماعى و تحولات داخلى و بين المللى در اوايل دهه 1340 هستيم كه زمينه هاى قيام 15 خرداد را فراهم مى كند و با شكل گيرى قيام سراسرى 15 خرداد 42 و سركوب مقطعى آن، تجربه ارزنده ديگرى براى ملت ايران به بار مى آيد كه در انقلاب اسلامى مورد استفاده قرار مى گيرد. 1. تحول موقعيت دين جامعه: در آستانه دهه 1340، وضع دين و روحانيت در جامعه خيلى مناسب نبود وهاله اى از ابهام و كهنگى بر چهره اسلام سايه انداخته بود.