مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
را برداشت، شاه نه تنها براى جلوگيرى از اين عيّاشيها كارى نمى كرد، بلكه خود رهبرى آن را بر عهده داشت; دفتر شاه توزيع نمايندگيهاى پر سود را براى خارجيان به عهده داشت، خود شاه يك اعانه يك ميليارد دلارى به بهانه افزايش امنيت، پرستيژ و بزرگى ايران از «شركت ملى نفت ايران» دريافت كرد، دفتر او همچنين توزيع پول را در خارج بر عهده داشت. خود حسنين هيكل سه حواله سلطنتى را در تهران مشاهده كرده كه يكى از آنها مبلغ 200هزاردلار را به «اسقف ابل موزوروا» اختصاص مى داد، مقادير زيادى پول به سياستمداران و احزاب سياسى در آمريكا و اروپا و آفريقا نيز پرداخت مى شد. دفتر شاه هداياى فراوانى را براى خارجيان ديداركننده از ايران و نيز روزنامه نگاران مناسب خارجى اعطا مى كرد. (1) بُعد ديگرى از فساد مالى رژيم شاه در حراج ثروت عمومى كشور بود. بر اساس تحقيقات انجام شده و آمار و اسناد وزارت امور اقتصاد و دارايى كه بعد از پيروزى انقلاب اسلامى فاش شد، وامهاى پرداخت شده به غربيها، كمكهاى بلاعوض، سرمايه گذاريهاى زيان آور در خارج و دريافت وامهاى غيرضرورى با بهره سنگين، موجب وارد آمدن ميلياردها دلار خسارت مستقيم به ملت شده بود. در سال 1353 با افزايش بى سابقه درآمد نفت و عدم خواست و توانايى رژيم شاه براى يافتن طرق صحيح مصرف آن، ثروت عمومى كشور در معرض تاراج گذاشته شد و با ايجاد سازمان «سرمايه گذارى و كمكهاى اقتصادى و فنّى» در وزارت امور اقتصادى و دارايى، وامهاى كلانى با بهره هاى سنگين و شروط كمرشكن سياسى و نظامى از كشورهاى خارجى دريافت گرديد. جمع اين وامها از كشورهاى غربى و انحصارات مالى تا آذرماه سال 1357، به 5/14ميليارد دلار رسيد. (2) ايران در حالى وام مى گرفت كه خود نمى دانست درآمد عظيم نفت را چگونه مصرف كند. به همين علت مجبور بود كه آن را به كشورهاى صنعتى وام داده، يا در صنايع ورشكسته آنها، سرمايه گذارى