مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
موقعيت به طور كامل برجسته شد و شاه تصميم گرفت كه ايشان را بازداشت كند، امّا پخش خبر دستگيرى امام موج عظيم 15 خرداد را به وجود آورد. شخصيت امام به قدرى مهم و كليدى و براى مردم مورد احترام بود كه يك قيام ملّى ـ اسلامى به عظمت 15 خرداد، فقط به خاطر دستگيرى امام انجام شد و رژيم شاه بعد از آن چند ماه حكومت نظامى در تهران اعلام كرد. رژيم شاه وقتى مواجه با قيام عظيم 15 خرداد شد، بخوبى دريافت كه وزنه اساسى قيام، امام است و بايد رضايت امام را جلب نموده، او را ساكت كند. اين بود كه امام را آزاد كرده، وزير كشور را به ديدار امام فرستاد و براى دلجويى از امام دست به برخى اقدامهاى مسخره زد، (1) به اميد اين كه امام با اصول انقلاب سفيد موافقت كند; براى رژيم خيلى مهّم بود كه امام با انقلاب سفيد همراه شود و اين امر فقط به خاطر نفوذ و موقعيت امام بود. به هنگام تصويب لايحه كاپيتولاسيون نيز امام يك تنه در مقابل آن ايستاد و مردم را به مقاومت عليه آن دعوت كرد; تنها راهى كه در مقابل رژيم وجود داشت، اين بود كه ايشان را تبعيد كند. هدف شاه از تبعيد امام، بى شك كاستن از نفوذ و شهرت و اعتبار امام و فراموش شدن ايشان از سوى مردم بود. (2) شاه فقط بدين طريق مى توانست از مزاحمت امام راحت شود; محاكمه و اعدام ايشان براى رژيم به مصلحت نبود. امّا باز هم محاسبه شاه درست از آب درنيامد و با وجود تبعيد، امام همچنان به عنوان شخصيت طراز اوّل مطرح بود و هيچ كس نمى توانست جاى ايشان را بگيرد. همه تحقيقات و مطالعاتى كه پيرامون انقلاب اسلامى انجام شده است، بدون استثنا به نقش برجسته امام اشاره و اذعان كرده اند; به طورى كه مى توان ادّعا نمود كه اگر ايشان در اين دوره از تاريخ معاصر ايران وجود نداشتند، سرنوشت انقلاب اسلامى بسيار مبهم بود و بعيد بود كه اين تحول عظيم در ايران رخ بدهد.