مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
مقتضيات خاص، در سال 1331 به تهران مهاجرت مى كند، در عرض دو سال، مقدمّه و شرح و پاورقى جلد اوّل و دوّم اصول فلسفه و روش رئاليسم را به اتمام مى رساند و سال بعد هم عضو هيأت علمى دانشكده الهيات مى شود. (1) از آن زمان به مدّت 20 سال، در كنار تعليم و تدريس در دانشگاه، همزمان در مدرسه مروى و نيز جلسات خصوصى و جلسات هفتگى در منازل افراد، علوم مختلف اسلامى بخصوص فلسفه اسلامى را تدريس مى كند. دوره اقامت استاد در تهران، پربارترين دوره حيات ايشان است و تمامى خدمات ارزنده ايشان از تحقيق و تدريس و تأليف گرفته تا خطابه و وعظ و تبليغ و كوشش در حلّ مشكلات و نابسامانيهاى اجتماعى، در اين دوره است. (2) شهيد مطهّرى در تهران، علاوه بر تدريس و تحقيق، با مجامع اسلامى و روشنفكران مبارز مانند انجمنهاى اسلامى مهندسان، پزشكان و دانشگاهيان آشنا بود و برايشان سخنرانى مى كرد. جمع همفكران وى، مانند شهيد بهشتى، شهيد باهنر، آيت اللّه طالقانى (قدس سره) و برخى از روشنفكران مذهبى، با هم جلسه ها و نشستهايى داشتند. در دهه 1330، جلسات ماهانه اى تحت عنوان «گفتار ماه» تشكيل مى شد (3) كه اغلب سخنرانيهاى آن سطح بالا بود. حاصل اين جلسات، تحرير سه جلد كتاب به نام گفتار ماه بود كه با تفكّر و مطالعه زياد تهيّه شده بود; (4) حتّى كتاب «بحثى پيرامون مرجعيت و روحانيت» نيز مجموعه مقالاتى است برآمده از اين همفكرى جمعى، كه در جلسات و گردهماييهاى علمى و مذهبى و با طرح و برنامه مشخّص تدوين شده است. (5) شهيد مطهّرى با اين برنامه هاى متراكم و فشرده، بين قم و تهران رفت و آمد مى كرد و ضمن زيارت امام خمينى (رحمه الله) و علاّمه طباطبايى (قدس سره) ، حلقه اتّصال و ارتباط مجامع اسلامى و روشنفكرى مخالف رژيم با قم بود و با همفكرانش در قم نيز