مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
جزو شاگردان برجسته امام خمينى (رحمه الله) بودند ـ تصميم مى گيرند علاوه بر درسهاى حوزه، برنامه مطالعاتى خاصى براى افزايش آگاهى و اطلاعات علمى خود، در روزهاى تعطيل تنظيم كنند; و بدين لحاظ، شاخه هاى مطالعاتى (فلسفه ماترياليستى، اسلام و اديان ديگر، تفسير و اخلاق، فلسفه تاريخ) تشكيل مى دهند كه شهيد مطهّرى و شهيد بهشتى در شاخه فلسفه ماترياليستى كار مى كردند. (1) به عبارت ديگر، احياى فكر اسلامى در ايران، از همين سالها شروع مى شود و كم كم با تغيير شرايط سياسى و بين المللى و راه افتادن حوزه علميه قم و تجديد حيات روحانيت، فكر اسلامى نضج مى گيرد. در اين سالها كه عصر تحكيم حوزه علميه قم به رهبرى آيت الله بروجردى (رحمه الله) و توسعه روحانيت در سراسر ايران بود، عمده تمركز آيت اللّه بروجردى (رحمه الله) و حوزه علميه قم، روى فعّاليتهاى فكرى و فرهنگى بود. آيت اللّه بروجردى (رحمه الله) براى تحكيم مبانى فكرى اسلامى، همه توانش را در طول دوره مرجعيت خود (1340 ـ 1325) صرف امور فرهنگى كرد تا ضعف و كمبودهاى ناشى از دوره رضاخان را جبران كند. در سالهاى پايانى دهه 1320، علاّمه طباطبايى (قدس سره) هم به قم مى آيد و درس تفسير و جلسات هفتگى «اصول فلسفه و روش رئاليسم» را براى جمعى از فضلا تدريس مى كند (2) كه شهيد مطهّرى و شهيد بهشتى از برجسته ترين شاگردان اين كلاسها بودند. بحثى را كه علاّمه طباطبايى بين سالهاى 33 ـ 1329 در فلسفه شروع مى كند، به لحاظ پايه ريزى بنيادهاى فلسفى و فكرى، به قدرى مهم است كه يكى از پايه هاى انقلاب اسلامى محسوب مى شود. استاد مطهّرى: شهيد مطهّرى كه پرورده فكرى امام خمينى (رحمه الله) و علاّمه طباطبايى (قدس سره) است، بسيارى از مباحث فلسفى علاّمه را در حوزه هاى اخلاق و اجتماع و سياست، شرح و بسط مى دهد و انديشه جديدى را مطرح مى كند. (3) وقتى شهيد مطهّرى بنا به