مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بدينسان، استادمطهّرى اوّلين كسى بود كه به انحراف فكرى سازمان مذكور پى برد و ضمن عدم تأييد آن، ديگران را نيز از همكارى با آن برحذر داشت. وى در سال 1356 در نامه اى خطاب به امام خمينى (رحمه الله) ، از آنان بعنوان «منافقين خلق» ياد كرد; (1) كه اين تعبير همچنان بر سر سازمان مذكور سايه افكنده است. حسّاسيت شهيد مطهّرى نسبت به خلوص ايدئولوژيك نهضت، باعث مى شود كه عصر چهارشنبه ها به قم برود و آخر هفته را علاوه بر درسهاى عمومى براى طلاّب، جلسه هاى خصوصى در منازل افراد تشكيل دهد; (2) كه كتابهاى نقدى بر ماركسيسم و فلسفه تاريخ، حاصل اين جلسه هاى خصوصى است و بسيارى از لغزشگاهها و انحرافهاى فكرى را در آنها مطرح كرده است. درسهاى شناخت استاد مطهّرى در «كانون توحيد» تهران در سال 1356، از آن جهت القا شد كه مشكل فكرى بسيارى از جوانان مسلمان، با توجه به اشاعه ايدئولوژى ساختگى سازمان منافقين، به مسأله شناخت مربوط مى شد. اثر مثبت اين درسها موجب شد كه بسيارى از جوانان به انحرافهاى سازمان مذكور پى ببرند و با تفكّر صحيح اسلامى آشنا شوند. (3) كتاب علل گرايش به ماديگرى (4) هم زمانى نگارش يافت كه جوانان كم مايه مسلمان، ولى پر شور و انقلابى، در تار عنكبوت انديشه هاى ماركسيستى منافقين گرفتار مى شدند و استاد براى نشان دادن راه چاره به جوانان و نجات آنها از ارتداد و گمراهى سياسى، به نگارش آن اقدام كرد. (5) اين در حالى بود كه بازار تفسير به رأى قرآن، از سوى گروهها و جريانهاى سياسى رواج داشت و بيم آن مى رفت كه به تحريف دين و بى محتوا كردن آن بينجامد. شهيدمطهّرى اقدام به اين تفسيرها را توطئه اى عظيم براى كوبيدن مذهب مى دانست و به لحاظ خام و بى سواد بودن