مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ايجاد حكومت اسلامى در شرايط حاكميت طاغوتها و عدم تمايل آنها به واگذارى قدرت به نظام اسلامى، ورود در مبارزه و انقلاب را اجتناب ناپذير مى كند و اسلام اين اجازه را داده كه در صورت عدم تمكين طاغوتها به احكام الهى، مسلمانان با اعمال زور آنها را از صحنه بيرون كنند. بر همين اساس مى توان محور اصلى پيدايش و رشد و پيروزى انقلاب اسلامى را براى تحقق چنين هدفى يعنى برپايى نظام سياسى اسلام و عمل به جامعيت اسلام دانست. ج ـ مسئوليت انسان: مسأله ديگرى كه از مبناى اعتقادى يك مسلمان سرچشمه مى گيرد و در اعمال و حركات سياسى ـ اجتماعى او مؤثر است، مسؤوليت انسان (1) در برابر آينده و سرنوشت خود و جامعه اش مى باشد. انسان، آزاد آفريده شده و در مقابل اين آزادى و انتخاب آزاد، بايد مسؤوليت پس بدهد و پاسخگو باشد. انتخاب مسير حركت آينده خود و جامعه، بارى بر دوش انسان مى گذارد كه نمى تواند بى توجه و غيرمسؤولانه عمل كند. علاوه بر اين، از آنجا كه جامعه و اعمال ديگران نيز در سرنوشت انسان دخيل است، انسان مسلمان همواره بايد ناظر و مراقب اوضاع و احوال اطراف خود باشد و خود را براى پذيرش مسؤوليتهاى اجتماعى آماده كند. در همين راستا، قرآن امر به معروف و نهى از منكر را جزو فرايض اجتماعى مسلمانان قرار داده (2) و مستقيماً آنها را به ورود در فعاليتهاى سياسى ـ اجتماعى به عنوان جزئى از زندگى انسان دعوت مى كند. از آنجا كه انسان از ديدگاه قرآن، خليفه خدا در زمين و مسؤول استقرار حاكميت الهى در زمين است، (3) بايد زمينه و شرايط لازم را براى اين حاكميت فراهم كند و خود را براى احراز چنين مسؤوليتى آماده نمايد. در راستاى رسيدن به اين هدف بايد امكانات و لوازم مقتضى را نيز فراهم كند و همين بينش و اعتقاد، ميدان عمل وسيعى را براى فعاليت سياسى و جهادى مسلمانان در عرصه هاى سياسى ـ اجتماعى فراهم مى كند.