مدخلی بر انقلاب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
چيز آن به نوعى تحقير و تخطئه مى شود و همه بدبختى ها و شرور به آن نسبت داده مى شود و به گونه اى از آن، تبّرى جسته مى شود. ولى انقلاب اسلامى ريشه در تاريخ ما دارد و گذشته را هم با خود زنده كرده و در واقع حاصل جمع گذشته تاريخى ماست. نوعى بازگشت به هويت تاريخى ماست. انقلاب اسلامى بر خلاف انقلابهاى چين، روسيه و نظاير آن، گذشته تاريخى ملت ايران را نفى نكرده و در پيوند با اين گذشته تاريخى مفهوم پيدا مى كند. ملت ايران در طول تاريخ خود مبارزات مهم و سوابق درخشانى از قيام و انقلاب داشته و انقلاب اسلامى نيامده است تا با تخريب و تخطئه آنها، مدار و مسير ديگرى با هويت جديد خلق كند; انقلاب اسلامى تكميل و اصلاح همان مبارزات گذشته است كه به دلايل و عوامل مختلفى به ثمر نهايى نرسيده بودند. از اين نظر، انقلاب اسلامى در تداوم سنت طولانى مبارزاتى ملت ايران، (1) و به تعبيرى حاصل جمع گذشته تاريخى ملت ايران است. (2) اين ريشه هارا مى توان به چندين قرن قبل هم تسرّى داد. در مفهوم دوم ريشه هاى تاريخى، اين جنبشها و قيامها حتى اگر به طور كامل مبتنى بر نظريه مكتبى هم نباشند، باز هم به عنوان يك آينه و سابقه تاريخى، همواره پيش روى ملت ايران هستند و ملت ما از عبرتهاى آنها استفاده مى كند و به آنها به عنوان سند و سابقه افتخار خود توجه دارد. بر همين اساس در انقلاب اسلامى، ملت ايران علاوه بر اين كه در پى مجوزهاى مكتبى و اسلامى قيام بودند، به سابقه مبارزاتى اسلاف خود نيز توجه داشتند و از آنها نيز الهام مى گرفتند و ما از اين مبارزات و قيامها، فقط به عنوان «پرونده هاى» سابقه درخشان اين ملت بهره مى جوييم و انقلاب اسلامى را هم يكى از حلقه هاى اين افتخارات مى دانيم. 3. يك مفهوم ديگر ريشه هاى تاريخى انقلاب اسلامى اين است كه ملت ايران به لحاظ تاريخى و فرهنگى، انقلابى هستند و خصلت انقلابى دارند. روحيه انقلابى و