پايه اختلاف مذموم را هوا و هوس و بغي و سركشي
تشكيل ميدهد؛
(بغياً بينهم)[1]. ثانياً، خداي سبحان براي حلّ اختلاف نظر راههايي را نشان داده است كه پيروي عالمانِ ديني از يكديگر جايز است، مگر آنكه به علم وجداني ثابت شده باشد كه طرف مقابل خطا رفته است كه وجود علم وجداني در مسايل فقهي بسيار اندك است.
محورهاي اختلاف مقدّس
اختلاف مقدس كه پيش از نزول وحي رخ ميدهد و انبيا براي رفع آن آمدهاند، محورهاي گوناگوني دارد كه به آنها اشاره ميكنيم:الف. اختلاف درباره آداب زندگي و وظايف فردي؛ مانند اختلاف در كيفيّت و مقدار تغذيه و چگونگي خواب و استراحت. گرچه اين اختلاف موجب هرج و مرج در جامعه نميشود، ليكن بايد معلوم شود كه حق با كيست.ب. اختلاف در زمينه مسايل اجتماعي و روابط عمومي؛ مانند اختلاف در قوانين تجاري و غير تجاري. اگر اين اختلاف حل نشود، موجب هرج و مرج در جامعه ميگردد.ج. اختلاف در چگونگي بهرهبرداري از مواهب طبيعي؛ مثلاً شخصي نحوهاي از بهرهبرداري را حلال بداند و ديگري حرام يا برعكس. اين اختلاف به وحدتِ اجتماع آسيب ميرساند، و كسي ميتواند اين اختلافات را حلّ نمايد كه در مقام ثبوت از اشتباه مصون باشد و در مقام اثبات مورد پذيرش مردم باشد.پيامبران الهي چون فرستاده خدايند و براي اثبات ادّعاي خود معجزه آوردهاند، از خطا و اشتباه مصونند، و چون پيام آنان مطابق با واقع و هماهنگ با فطرت مردماست، مورد پذيرش هستند. از اينرو، آنان ميتوانند محورهاي سهگانه اختلاف را حل كنند و مردم را به اتّحاد در بينش و منش دعوت نمايند.
[1] ـ سوره بقره، آيه 213.