ايمان را به دست فراموشي ميسپارد و موجب حضور شيطان ميشود.
كسي كه در مجلسي بنشيند و در آن علمي فرا نگيرد، حق آن مجلس را ادا نكرده است و به همان نسبت از خدا دور شده است. بنابراين، در ديد و بازديدها و جلساتي كه سود علمي و معنوي ندارد، بايد نشستها كوتاه شود. البته اگر جلسه عالمانه باشد و در آن مسايل علمي و سودمند مطرح شود، انسان هر چه بنشيند رواست.
زهد پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم
اولياي اِلهي دل به معشوق ماندني سپردهاند و به دنيايي كه مانند سرابْ زايلشدني است، بيرغبت و از آن گريزانند.پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم كه خاتم و اشرف پيامبران و برترين معلّم الهي است، و شريعت او كاملكننده دين حق است، چنان به دنيا بيرغبت بود و آن را تحقير كرد كه اميرالمؤمنين(عليهالسلام) در وصف آن ميفرمايد:پيامبر آبروي دنيا را برد و آن را بسيار تحقير كرد و در پيش ديگران خوارش شمرد. آگاه بود كه خداوند براي احترام او با اختيار، دنيا را از وي گرفت و آن را به غير او، به دليل كوچكياش گشاده ساخت. او ياد و نام دنيا را از صحنه دل زدود و مظاهر زينتهاي آن را از حوزه ديدگانش دور ساخت تا بدان آلوده نشود و سرانجام خويشتن را از قيد و بند و زخارف دنيا آزاد ساخت؛
قد حقّر الدنيا وصغرها وأهون بها وهوّنها وعلم أن الله زواها عنه اختياراً وبسطها لغيره احتقاراً فأعرض عنها بقلبه وأمات ذكرها عن نفسه وأحبّ أن تغيب زينتها عن عينه لكيلا يتّخذ منها رياشاً أو يرجوَ فيها مقاماً[1].
[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 109.