ولايت فقيه، تداوم امامت
همانگونه كه كافران در انتظار مرگ پيامبر بودند تا بساط دين برچيده شود، و كوثر و غدير آنان را ناكام كرد، دشمنان ولايت و امامت علي(عليهالسلام) نيز توطئه حادثه نوزدهم ماه مبارك رمضان را پديد آوردند تا با رحلت علي بن ابيطالب(عليهالسلام) مشكل خود را حل كنند. آنها نميدانستند كه در پي غروب هر ستاره در سپهر ولايت، اختر فروزان و تابناك ديگري طلوع ميكند وميدرخشد. امام باقر(عليهالسلام) ميفرمايد: ما همانند ستارگان آسمان هستيم. هرگاه ستارهاي ناپديد شود، ستارهاي ديگر طلوع ميكند؛ «إنّما نحن كنجوم السماء كلّما غاب نجم طلع نجم آخر»[1]. چنين نيست كه ستارههاي فروزان همه غروب كنند. اگر در كرانه غربِ مرگ امامي رحلت كند، در كرانه شرقِ حيات امامي ديگر متولد ميشود.در عصر غيبت كبرا نيز دشمن نميتواند از غيبت سود جسته، بگويد با غيبت امام زمان(ارواحنا فداه)«نتربّص به ريب الغيبة»، زيرا در عصر غيبت نيز رهبري و زمامداري ولي فقيه حافظ و نگهبان مرزهاي دين و نظام اسلامي است.فقيه داراي شخصيتي حقيقي است كه از آن جهت بر ديگران امتيازي ندارد، بلكه با آنان يكسان است. امّا شخصيتي حقوقي نيز دارد و آن فقاهت، عدالت، مديريت، شجاعت و شهامت است. او از اين جهت يك شخص مانند ديگران نيست، بلكه ولي اللّه است. شخصيّت حقوقي ولي اللّه مزاياي فراواني دارد كه بر اثر آن، شخصيّتهاي حقيقي بايد از آن پيروي كنند.[1] ـ اصول كافي، ج 1، ص 833.