مثل يازدهم : رباخواران بسان ديوانگان فاقد تعادل ! - مثل هاى آموزنده قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثل هاى آموزنده قرآن - نسخه متنی

مولف: جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مثل يازدهم : رباخواران بسان ديوانگان فاقد تعادل !

الذين ياءكلون الربوا لا يقومون الا كما يقوم الذى يتخبطه الشيطان من المس ‍ ذلك بانهم قالوا انما البيع مثل الربوا و احل الله البيع و حرم الربوا فمن جاءه موعظة من ربه فانتهى فله ما سلف و اءمره الى الله و من عاد فاءولئك اءصاحب النار هم فيها خالدون .

(بقرة /275)

(كسانى كه ربا مى خورند برنمى خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماس ‍ شيطان ديوانه شده و نمى تواند تعادل خود را حفظ كند اين به خاطر آن است كه گفتند: داد و ستد هم مانند ربا است در حالى كه خدا بيع را حلال كرده و ربا را حرام (زيرا فرق ميان اين دو بسيار است ) و اگر كسى اندرز الهى به او رسد و از رباخوارى خوددارى كند، سودهايى كه در سابق به دست آورده مال اوست ، و كار او به خدا واگذار مى شود و اما كسانى كه باز گردند اهل آتشند و هميشه در آن مى مانند).

تفسير واژه ها

1. (ربا) به معنى افزايش است و در اصطلاح عبارت است از اين كه فردى از كسى وام بگيرد به اين شرط كه در موقع پرداخت بيش از آنچه گرفته است ، بپردازد.

خاقانى مى گويد:




  • تا يك دهى به خلق ، دو خواهى ز حق جزا
    آن را ربا شمر كه شمردى عطاى خويش



  • آن را ربا شمر كه شمردى عطاى خويش
    آن را ربا شمر كه شمردى عطاى خويش



2. (خبط) در لغت عرب به معنى نشستن شتر بر زمين با كوبيدن دستهايش بر آن است ، سپس در مورد كسى كه تعادل بدن را به هنگام راه رفتن نشستن شتر بر زمين است ، و در برخى از استعمالات آن كسى كه بدون آگاهى وارد كارى شود به آن مى گويند كار خبطى انجام داد.

3. (مس ) كنايه از جنون است .

پيش از اين كه به تبيين تشبيه آيه بپردازيم به نكات آيه اشاره مى كنيم :

1. آهنگ آيه آهنگ قانون گذارى نيست بلكه حاكى از آن است كه قبلا تحريم ربا اعلام شده و در اينجا به بيان كيفر رباخواران پرداخته شده است .

و از آيه 278 سوره بقره استفاده مى شود كه مسلمانان حتى پس از تحريم ربا از رباخوارى دست برنداشته بودند و لذا آنان را هشدار مى دهد و مى فرمايد:

يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ذروا ما بقى من الربا ان كنتم مومنين فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله فان تبتم فلكم رؤ وس اءموالكم لا تظلمون و لا تظلمون .(126)

(اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا بپرهيزيد و آنچه از مطالبات ربا باقى مانده رها كنيد اگر ايمان داريد.

اگر چنين نكنيد بدانيد با جنگ با خدا و رسول او روبرو خواهيد بود و اگر توبه كنيد سرمايه هاى شما از آن شماست (اصل سرمايه بدون سود) نه ستم مى كنيد و نه بر شما ستم وارد مى شود).

اين بخش از آيات حاكى است كه مسلمانان صدر اسلام آنچنان نبودند كه به مجرد تحريم عموما دست از كار خود بردارند بلكه هشدارهاى پياپى سبب مى شد كه آنان از اعمال زشت مانند ربا كنار بروند.

مع الوصف مدعيان عدالت صحابه همه را عادل دانسته و به تعداد صحابه ، معصوم معرفى مى كنند.

2. آيات ربا پس از آيات صدقه آمده و ارتباط اين دو كاملا ارتباط دو شى ء متقابل و متضاد است زيرا (ربا) گرفتن مال ديگران بدون عوض است در حالى كه صدقه پرداخت مال بدون عوض مى باشد، و هرچه ربا آثار ويرانگرى داشته باشد صدقه آثار سازنده دارد.

3. قرآن مجيد در پاره اى از گناهان كبيره لحن بسيار شديدى دارد مانند آيات مربوط به قمار و شراب و زنا و قتل نفس ولى هرگز از نظر شدت لحن به پايه آيات ربا نمى رسند زيرا رباخوارى را نوعى اعلام جنگ با خدا معرفى مى كند، و اين حاكى از آن است كه آثار ويرانگر اين عمل آنچنان فاجعه آميز است كه قرآن براى جلوگيرى از آن به اين تشبيه متوسل شده است .

4. ظاهر آيه حاكى از آن است كه ديوانگى افراد بر اثر تماس شيطان با فرد ديوانه است كه مايه زوال عقل و خرد او مى گردد، و اين نظريه در ميان عرب رايج بود.

اكنون سوال مى شود كه از نظر قرآن علت جنون ، مس شيطان و يا جن است ، در حالى كه از نظر علوم امروزه علت ديوانگى همان اختلالاتى است كه در اعصاب ادراكى پديد مى آيد، اما چگونه ميان نقل و عقل جمع كنيم .

به ديگر سخن نقل مى گويد: ديوانگى افراد معلول تصرفات موجوداتى مانند شيطان و جن است در حالى كه علم مى گويد: ديوانگى معلول پيدايش اختلالات در دستگاه ادراكى انسان است .

در اينجا جوابهاى مختلفى گفته شده كه از نظر خوانندگان مى گذرد:

پاسخ نخست

تشبيهى كه در اين آيه صورت پذيرفته نوعى همراهى با عقيده توده مردم است چون نوع مردم آن زمان جنون را معلول تصرف جن مى دانسته اند، قرآن نيز با اين عقيده همراهى كرده است ، و اين همراهى مانعى ندارد زيرا تنها تشبيه است (خالى از حكم و تصديق ) و معنى آيه اين است كه حال رباخواران مانند حال ديوانه است كه شيطان در او تصرف كند و شيطان بر عقل او مسلط گردد.

علامه طباطبائى بر اين پاسخ خرده گرفته ، و مى گويد: خداى متعال اجل از اين است كه در كلام خود به هر نحو به باطل و لغو استناد جويد جز اين كه بطلانش را بيان كرده و آن را رد نمايد چنان كه در آيه 42 از سوره فصلت مى فرمايد: لا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفه و در آيه 13 و 14 از سوره طارق مى فرمايد: انه لقول فصل و ما هو بالهزل .(127)

پاسخ دوم

مولف (المنار) در صدد تصحيح ظاهر آيه برآمده و مى گويد: مقصود از جن زدگى كه مايه ديوانگى مى شود همان ميكروبهاى ريزى است كه با ميكروسكوبها ديده مى شود، و متكلمان مى گويند: جن جسم زنده است كه ديده نمى شود پس چه مانعى دارد؟ ظاهر آيه را بگيريم و آن را با دانش روز هماهنگ كنيم .(128)

ضعف اين پاسخ نيز روشن است ، زيرا در آيه مورد بحث عامل جنون (مس ‍ شيطان ) معرفى شده نه (مس جن ).

تفسير شيطان در آيه (يتخبطه الشيطان ) به ميكروب از مصاديق تفسير به راءى است ؟ مولف (منار) براى جمع كردن بين عقل و نقل به آن دست زده است در حالى كه آيات مربوط به شيطان او را به گونه اى معرفى مى كند كه نمى توان آن را به ميكروبهاى ريز تفسير كرد، مثلا درباره آدم و حوا مى فرمايد:

فاءزلهما الشيطان عنها فاءخر جهما مما كانا فيه .(129)

(شيطان آدم و حوا را لغزانيد و آن دو را از بهشت بيرون كرد).

در آيه ديگر مى فرمايد:

انما يريد الشيطان اءن يوقع بينكم العداوة و البغضاء فى الخمر و الميسر.(130)

(شيطان مى خواهد به وسيله شراب و قمار در ميان شما دشمنى را گسترش ‍ دهد).

اين آيات حاكى است كه شيطان يك موجود عاقل و دانا است كه با نقشه هاى گوناگون بشر را گمراه مى سازد.

/ 78