مثل چهل و هشتم : وصف بهشت موعود - مثل هاى آموزنده قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثل هاى آموزنده قرآن - نسخه متنی

مولف: جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معرفى مسيح در اين آيات

از آنجا كه سخن درباره مسيح به ميان آمد، قرآن به معرفى او پرداخته و او را با چند ويژگى معرفى مى كند:

1. (ان هو الا عبد): (او يكى از بندگان خدا بود).

2. (اءنعمنا عليه ): (مورد انعام ما قرار گرفته بود).

3. (و جعلناه مثلا لبنى اسرائيل ): (او يكى از آيات خدا در ميان بنى اسرائيل بود)، زيرا ولادت او اعجاز آسا بوده و سخن گفتن او در گهواره دومين كرامت او بود، همچنان كه زنده كردن مردگان ، سومين اعجاز او به شمار مى رود، بنابراين او پيامبر توحيد و جز به عبادت خدا به چيزى دعوت نكرده است .

يكى از ويژگى هاى عيسى اين است كه او نشانه فرا رسيدن آخر الزمان است كه آن هم نيز نشانگر برپايى رستاخيز مى باشد، چنان كه مى فرمايد:

و انه لعلم للساعة فلا تمترن بها وجود مسيح و نزول او از جهان بالا به روى زمين و نماز گزاردن او پشت سر حجت زمان (مهدى موعود عليه السلام ) نشانه نزديكى رستاخيز است .

تا اينجا به توضيح آيه پرداختيم و روشن شد كه مشركان با منطق واهى به جنگ وحى الهى رفته سرانجام محكوم گشتند، ولى آنچه كه باقى ماند بيان مشبه به و مشبه و وجه شبه است .

مشبه به : خدا خوانده ها مانند مسيح و عزير است كه از نظر منطق قرآن انسانهاى والا مقامى مى باشند كه مردم را به پرستش خدا دعوت كردند.

و گواه بر اين كه حضرت مسيح جز به پرستش خدا به پرستش كسى دعوت نكرده است سخنان او در روز رستاخيز است ، چنان كه مى فرمايد:

و اذا قال الله يا عيسى بن مريم اءاءنت قلت للناس اتخذونى و اءمى الهين من دون الله قال سبحانك ما يكون لى اءن اءقول ما ليس لى بحق ان كنت قلته فقد علمته تعلم ما فى نفسى و لا اءعلم ما فى نفسك انك اءنت علام الغيوب .

(به ياد آر آنگاه كه خداوند به عيسى بن مريم مى گويد: آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را به عنوان دو معبود غير از خدا انتخاب كنيد؟ او مى گويد: منزهى تو! من حق ندارم آنچه را كه شايسته من نيست بگويم ! اگر چنين سخنى را گفته باشم ، تو مى دانى ، تو از آنچه در روح و جان من است آگاهى و من از آن چه در ذات توست آگاه نيستم . به يقين تو از تمام اسرار و پنهانيها باخبرى ).

و اما مشبه : خدايان دروغين قريش است مانند عزى و لات .

وجه شبه : از نظر آنان اجتماع در مكان واحد يعنى دوزخ ، جمله اى كه مى تواند بيانگر تمثيل اصطلاحى باشد همان جمله (و لما ضرب ابن مريم مثلا) يعنى آنگاه كه فرزند مريم بعنوان تمثيل مطرح شد و خدايان دروغين به او تشبيه گشت .

و اما جمله (و جعلناه مثلا لبنى اسرائيل ) مثل در اين جمله معنى آيت و نشانه است نه مثل مصطلح .

مثل چهل و هشتم : وصف بهشت موعود

مثل الجنة التى وعد المتقون فيها اءنهار من ماء غير آسن و اءنهار من لبن لم يتغير طعمه و اءنهار من خمر لذة للشاربين و اءنهار من عسل مصفى و لهم فيها من كل الثمرات و مغفرة من ربهم كمن هو خالد فى النار و سقوا ماء حميما فقطع اءمعاءهم . (محمد / 15)

(وصف بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده است ، چنين است ، در آن نهرهايى از آب صاف و بى بو، و نهرهايى از شير كه طعم آن دگرگون نگرديده ، و نهرهايى از شراب (پاك ) كه مايه لذت نوشندگان است ، و نهرهايى از عسل مصفى است و براى آنها است از همه ميوه ها، همراه با آمرزش از طرف پروردگار، آيا اينها با كسانى كه در آتش جاودانند و از آب جوشان نوشانده مى شوند، كه درونشان را قطعه قطعه مى كند، يكسان مى باشند)؟!

تفسير لغات

(آسن ) بر وزن (فاعل ) از فعل (اءسن ، ياءسن ) گرفته شده ، و به معنى (چيز بدبو) است . آيه در وصف آبهاى بهشت اين جمله را به كار مى برد و مى فرمايد:

فيها اءنهار من ماء غير آسن .

(در بهشت نهرهايى از آب پاكيزه و بى بو است ).

(حميم ) به معنى آب فوق العاده داغ است .

(مثل الجنة ) يعنى وصف و شرح بهشت موعود.

اين مركب (مثل الجنة ) مبتدا است ، و خبر آن محذوف است ، و تقدير آيه چنين است : مثل الجنة التى وعد المتقون (جنة ) فيها اءنهار.
سرانجام در آيه ، وصف بهشت موعود به قرار زير است .

الف : در آنجا چهار نهر جارى است .

1. نهرهايى از آبهاى پاكيزه : اءنهار من ماء غير آسن .

2. نهرهايى از شير پاكيزه كه طعم دگرگون نشده است : اءنهار من لبن لم يتغير طعمه .

3. نهرهايى از شراب گوارا: اءنهار من خمر لذة للشاربين .

4. نهرهايى از عسل مصفى : اءنها من عسل مصفى .

نهرهاى سوم ، نهرهاى شراب است اما نه از شراب دنيا كه خرد را نابود مى سازد، بلكه قرآن در سوره صافات شراب بهشت را چنين بيان مى كند:

لا فيها غول و لا هم عنها ينزفون .(222)

(اين شراب نه بر خردها غلبه مى كند و نه انسان را مست مى سازد).

ب : در آنجا از هر نوع ميوه اى كه تصور كنى هست : (و لهم من كل الثمرات ).

ج : گذشته بر اين نعمت هاى جسمى ، نعمت معنوى به نام مغفرت خدا وجود دارد (و مغفرة من ربهم ).

اكنون اين بهشت را كه جايگاه پاكان و پرهيزگاران است . با جهنم كه جايگاه دوزخيان است قياس كنيد آيا يكسان خواهد بود، دوزخيان در جهنم جاودانه بوده و آب داغ و گرمى مى نوشند، كه درون آنها را پاره مى كند، كمن هو خالد فى النار و سقوا ماء حميما فقطع اءمعاءهم .

در هر حال در مثل ، اركان سه گانه است :

مشبه : بهشت اخروى .

مشبه به : باغهاى دنيا.

وجه شبه : زيبايى هر دو باغ .

هر دو شيرينند اما اين كجا و آن كجا.

و به نوعى تشبيه كامل به ناقص است ، و چاره اى جز اين نيست زيرا روى سخن با مردمى است كه جز نعمت هاى دنيوى ، نعمت ديگرى به نام نعمت اخروى نديده اند و در مقام تفهيم چاره اى جز كمك گرفتن از ملموسات نيست و بايد براى تبيين نعمت هاى اخروى از آنچه كه در دنيا هست كمك گرفت .

/ 78