مثل هاى آموزنده قرآن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثل هاى آموزنده قرآن - نسخه متنی

مولف: جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حاصل اين كه ما در آيه مشبه و مشبه به و وجه شبه داريم .

1. گروه يهود كه با داشتن كتاب آسمانى از آن بى بهره اند (مشبه است ).

2. چهارپايى كه كتابهاى علمى بر آن حمل مى شود و از آن بهره نمى برد (مشبه به است ).

3. وجه شبه بى بهره گى هر دو طرف از آنچه همراه دارند.

مثل پنجاه و پنجم : گنهكارانى مانند همسران نوح و لوط

ضرب الله مثلا للذين كفروا امراءت نوح و امراءت لوط كانتا تحت عبدين من عبادنا صالحين فخانتاهما فلم يغنيا عنهما من الله شيئا و قيل ادخلا النار مع الداخلين . (تحريم / 10)

(خداوند براى كسانى كه كافر شدند به همسر نوح و همسر لوط مثل زده است ، آن دو، تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط آنان با آن دو (پيامبر) سودى به حالشان نبخشيد و به آنها گفته شد همراه كسانى وارد آتش مى شوند، وارد آتش ‍ شويد).

تفسير آيه

يكى از روش هاى تربيت ارائه الگوهاى بارز است تا از اين طريق مربى به اهداف تربيتى خود نائل آيد.

يكى از ويژگيهاى قرآن اين است كه به هنگام ارائه نمونه خواه نمونه بد يا نمونه خوب به بارزترين نمونه دست مى زند، در اين مثل براى ارائه نمونه از زنانى كه از نظر اخلاقى كاملا سقوط كرده بودند دو نمونه بارز نشان مى دهد كه مظهر كامل فساد اخلاق بودند.

1. همسر نوح .

2. همسر لوط.

با اين كه هر دو با رسولان خدا رابطه زناشويى داشته و به اصطلاح هم بستر بودند اما اين پيوند جسمى نتوانست آنها را نجات دهد و سرنوشت آنان را دگرگون سازد.

نوح سر سلسله پيامبران و حضرت لوط خواهرزاده حضرت ابراهيم مبلغ شريعت ابراهيم در سرزمين خود بود. اما همسران اين دو به شوهران خود خيانت كردند و از نور وحى بهره نگرفتند و چون رابطه روحى آنان با شوهران خود كاملا بريده شده بود، شوهران نتوانستند آنان را نجات دهند.

ارائه اين نمونه براى بيدار كردن خانواده هايى است كه گرفتار سوء اخلاق مى باشد و تصور مى كنند كه انتساب آنان به بيوت علم و يا دانش و يا سيادت ، مايه نجات آنها خواهد داد.

شگفت آنجا است كه قرآن در آغاز اين سوره درباره دو همسر از همسران رسول خدا سخن به ميان آورده و آنها را نكوهش كرده ، و از اين طريق تفهيم مى كند كه پيوند آنان با رسول خدا در صورتى كه در عمل به شريعت كوتاهى كنند مايه نجات نخواهد بود.

قرآن درباره اين دو همسر كه راز پيامبر را آشكار كردند چنين مى فرمايد:

و اذ اءسر النبى الى بعض اءزواجه حديثا فلما نبات به و اءظهره الله عليه عرف بعضه و اءعرض عن بعض فلما نباها به قالت من اءنباك هذا قال نبانى العليم الخبير. (تحريم / 3)

(ياد آر زمانى كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت ، ولى آنگاه كه وى آن را افشا كرد، خداوند پيامبرش را از آن آگاه ساخت ، و پيامبر قسمتى از آن را بازگو كرد و از قسمت ديگر خوددارى نمود. وقتى كه پيامبر همسرش را از آن خبر داد، همسرش گفت : چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخت ؟ فرمود: خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت ).

آيه حاكى است كه پيامبر يكى از رازهاى خود را به يكى از همسرانش بازگو نمود حالا اين راز چه بود درباره آن مفسران اختلاف نظر دارند و داورى قطعى نياز به تحقيق بيشتر دارد، اجمالا پيامبر راز خود را به يكى از آنان كه مفسران مى گويند حفصه بود بازگو كرد، راز افراد در نزد انسان حكم امانت دارد بايد در حفظ و عدم كشف آن بكوشد ولى متاسفانه اين همسر برخلاف اين اصل راز پيامبر به يكى ديگر از همسران او كه مفسران مى گويند عايشه است بازگو نمود.

مسلما كشف راز آن هم در ميان همسران بى پيامد نخواهد بود، خدا پيامبر را از كردار همسر نخست آگاه ساخت .

قرآن به كشف راز پيامبر به وسيله همسرش با اين جمله اشاره مى كند: و اذ اءسر النبى الى بعض اءزواجه حديثا آنگاه كه پيامبر رازى را به برخى از همسران خود گفت ، همچنان كه به قسمت دوم كه افشا كردن راز پيامبر است با اين جمله اشاره مى كند (فلما نبات به )، همچنان قسمت سوم را كه آگاه شدن پيامبر از كشف راز خود است ، با اين جمله بيان مى كند: (و اءظهره الله عليه ): خدا او را كشف راز آگاه ساخت .

همسر نخست همه راز پيامبر را به عايشه بازگو نمود ولى پيامبر در مقام اعتراض به برخى از آن راز اشاره كرد كه در اختيار ديگرى نهاده است ، و اين يكى از شيوه هاى بزرگان است كه در مقام تنبيه و نكوهش طرف ريز و درشت را به رخ او نمى كشند و در زبان عرب معروف است كه مى گويند (ما استقصى كريم ) انسانهاى كريم در مقام تربيت به محاسبه دقيق نمى پردازند.

قرآن به اين حقيقت با جمله (عرف بعضه و اءعرض عن بعض ) اشاره مى كند.

هنگامى كه حفصه مورد اعتراض پيامبر قرار گرفت از او پرسيد چه كسى تو را از اين راز آگاه ساخت چنان كه مى فرمايد: فلما نباءها به قالت من اءنباك هذا پيامبر در مقام پاسخ گفت : خداى عالم و آگاه مرا از كشف سر بوسيله تو آگاه ساخت .

اكنون ببينيم پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله اين دو همسر خود را چگونه پند و اندرز مى دهد، آيا اين دو را به سخت ترين كيفر مى سپارد يا اصلا ناديده مى گيرد يا راه سومى را انتخاب مى كند كه راه كريمان و بزرگان است .

او به دستور خدا به آنان چنين مى گويد: هرگاه توبه كنيد به خاطر اين كه قلب هاى شما به گناه و خلاف متمايل شده خدا توبه شما را مى پذيرد، و اگر بر گناه ورزى اصرار ورزيد و بر ضد من دست به دست هم بدهيد بدانيد كارى از پيش نخواهيد برد زيرا آنچنان از كمك هاى معنوى برخوردارم كه كار شما در برابر اين قدرت هاى چهارگانه قطره اى در مقابل دريا است ، آن چهار قدرت عبارتند از: خدا يار و ياور من است ، جبرئيل حامى من است ، مومنان صالح پشتيبان من است ، بعد از آنان فرشتگان پشتيبان من مى باشند آيا در مقابل اين قدرت ها كارى از پيش مى بريد چه بهتر اين كه راه نخست را انتخاب كنيد از تكرار اين عمل و امثال آن خوددارى كنيد.

قرآن با اين حقيقت اشاره مى كند:

ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبكما و ان تظاهرا عليه فان الله هو موليه و جبريل و صالح المومنين و الملائكة بعد ذلك ظهير.(233)

(اگر شما از كار خود توبه كنيد زيرا دلهايتان از حق منحرف گشته (چه بهتر) و اگر بر ضد او دست به دست هم دهيد (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مومنان صالح و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان او هستند).

همين طور يادآور شديم قرآن اين دو فرد را ميان دو اصل مخير مى سازد.

الف : توبه كنند چون دلهاى آنان از حق به گناه متمايل گشت .

/ 78