راه نجات نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
براى آنهاست در آن بهشت آنچه را كه بخواند و ديدگان از آن لذت برند.و لذتهاى آن سراى، انواع متعدّدى دارد بعضى از بهشتيان متنّعم به تقديس خداى تبارك و تعالى و تسبيح او و در زمرة ملائكة الهى هستند، و بعضى متنّعم به انواع خوردنيها و آشاميدنيها و ميوهها و تختها و حورالعين و بخدمت گرفتن پسران زيباروى و نشستن بر تشكها و پوشيدن لباس سندس و حرير ميباشند، هر يك از بهشتيان به آنچه كه بخواهد و اراده كند متلّذذ، و بر حسب آنچه كه همتش بدان تعلّق گرفته متنّعم است. آنها بول و غايطى ندارند، و مدفوع آنها همچون مشك خوشبو است. نفس كشيدن آنها حمد و تسبيح الهى است، و همانگونه كه در دنيا هر چه بر انسان ميگذرد پيرى و زشتى او بيشتر ميشود در بهشت هر چه بر او بگذرد كمال و زيبائيش افزون گردد.براى بهشت هشت باب است كه عرض هربابى مسير چهارصد سال راه است.و دوزخ دار پستى و دار انتقام از اهل كفر و عصيان است، نه مرگ، آنها را از آن سختى نجات دهد و نه عذابشان كمتر شود و بقول قرآن:لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً * إِلاَّ حَمِيماً وَ غَسَّاقاً.(1)دوزخيان در دوزخ نه طعم سردى چشند و نه چيزى بياشامند مگر آب جوشان، و چرك و خون. و اگر خوردنى طلبند زقّوم به آنها خورانيده شود.قرآن در اين باره ميگويد:وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِى الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرابُ وَ ساءَتْ مُرْتَفَقاً.(2)و اگر فرياد كنند به آبى كه همچون فلّز گداخته است فريادرسى شوند آبى كه چهرهها را بريان سازد بد نوشيدنى است و چه بد آسايشگاهى است.از آن جايگاه دور فرياد برآوردند كه:رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا ظالِمُونَ.(3)پروردگارا ما را از اين جايگاه خارج فرما اگر دوباره باز گرديم ما ستمگران هستيم.كسى به آنها جوابى نگويد و چون اصرار ورزند به آنها گفته شود:اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ.(4)ساكت شويد و لب به سخن مگشائيد.وَ نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ.(5)و بانگ برآوردند كه اى مالك حكم كند بر ما پروردگارت و كار ما را يكسره كند او گويد همانا شما هستيد ماندگاران.قرآن در وصف دوزخ گويد:لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِكُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ.(6)براى دوزخ است هفت باب، كه براى هر بابى از آنها است جزئى قسمت شده است.بهشتيان و دوزخيان: (چه كسانى مستحق بهشت و چه كسانى استحقاق دوزخ را دارند)بهشت از آنِ اهل ايمان است آنانكه گناه كبيرهاى مرتكب نشدهاند و يا در صورت ارتكاب از آن توبه نمودهاند و يا با شفاعت و يا رحمت از آن پاك گشتهاند. و آتش براى اهلِ شرك و كفر و انكار بوده و جايگاه ابدى اينان است.امّا اهلِ كبائر از مؤمنين آنانكه بيش از اينكه به توبه موفق شوند مردهاند، نه جايگاه ابدى بلكه ابتداء ورود آنها در آن خواهد بود. زيرا اينان بواسطة ايمانشان مستحقّ ثواب هستند لذا پس از اينكه عذابى كه بواسطة گناهانشان براى آنها مقرّر گرديده، كشيدند از آن خارج ميگردند.و روايت شده كه احدى از اهل توحيد را در هنگام دخولِ در آتش درد و رنجى نرسد، بلكه درد و رنجها هنگامِ خروج از آتش است، و آن نارحتيها كيفر اعمالى است كه خود فراهم آوردهاند. و خدا بر كسى ستم روا ندارد. و اگر خدا ثوابى را براى عملى وعده دهد بوعدة خويش مسلّماً وفا خواهد نمود چرا كه خود فرموده:وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ.(7)هرگز خداوند خلافِ وعدة خويش نكند،و امّا اگر عقوبتى را وعده نموده باشد مخيّر است اگر بخواهد آن خطا كار را عذاب كند و اين موافق با عدل او است و اگر خواهد به فضل خويش از او درگذرد. و خود در كتابش فرمود:إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ.(8)براستى كه خداوند نبخشايد كسى را كه شريك براى او قائل شده، و پائينتر از مرتبة شرك را براى هر كه بخواهد ببخشايد.و در خبر است كه تقسيم كنندة بهشت و دوزخ اميرالمؤمنين على (عليه السلام) است، و اين بدان خاطر است كه محبّت و دشمنى با آن حضرت عامل تميّز اهل بهشت و دوزخ است چرا كه حبّ او ايمان و كينه و دشمنى با او كفر است. و بهشت براى اهل ايمان، و آتش براى اهل كفر آفريده شده است اين چنين از امام صادق (عليه السلام) روايت شده. اميد كه خداى تبارك و تعالى همانگونه كه محبت آنها را بما ارزانى داشته توفيق متابعت و پيروى از آنها را بما عنايت فرمايد.