12- نيت - راه نجات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه نجات - نسخه متنی

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: رضا رجب زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

12- نيت

نيّت در تمام عبادات شرط است، و هيچ عبادتى بدون آن صحيح نيست رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم) فرمود:

اِنّمَا الاَعْمالُ بِالبَيِّناتِ.

اينست و جز اين نيست كه ارزش اعمال به نيّت آن است.

و نيت در واجبات. واجب و در مستحبات مستحب است. و افضل نيّت‌ها، آن نيتى است كه خالصاً لوجه الله باشد، از اينكه بگذريم نيّتى است كه بخاطر دست يابى به بهشت و يا نجات ازآتش است.

امام صادق (عليه السلام) فرموده است: بندگان سه دسته هستند، دسته‌اى از روى ترس خداى را عبادت مي‌كنند اين عبادتِ بردگان است، و قومى به طمع به طاعت حق روى آورده‌اند اين عبادت تاجران است، و دسته‌اى بخاطر محبتِ حق تعالى به عبادت او مشغولند اين عبادت احرار و آزادگان است، و افضلِ عبادات همين قسم است.

امّا اگر در عبادات انسان قصد ريا و خودنمائى داشته باشد عمل خود را باطل ساخته و طاعت به معصيت مبدّل مي‌گردد و همانگونه كه گاه طاعات بواسطة نيّت جزء معاصى قرار مي‌گيرد مباحات هم بواسطة نيّت صحيح در زمرة طاعات درمي‌آيد، زيرا هيچ عمل مباحى نيست مگر اينكه مي‌توان با نيت صحيح آن را از بهترين اعمالى كه وسيلة تقرّب بنده بخدا مي‌شود درآورد و بواسطة آن به درجات عاليه دست يافت همانگونه كه مي‌توان آن عمل مباح را بواسطة نيت فاسد در زمرة بزرگترين گناهان درآورد چنانكه در حديث آمده است: هركس خود را براى خدا خوشبو سازد روز قيامت در حالى وارد محشر مي‌شود كه بوى او از بوى مشك پاكيزه‌تر و خوشبوتر است و هركس براى غير خدا خود را خوشبو سازد روز قيامت با بوئى بدتر از بوى مردار قدم به صحنة قيامت گذارد.

بيان مطلب اينكه مثلاً اگر كسى در روز جمعه و يا غير آن خود را خوشبو نمود، ممكن است كه انگيزه‌اش در اين كار اين باشد كه با اين عمل بديگران فخر بفروشد و مال و مقامِ خود را برخ ديگران كشد، و يا از اين راه در دل زنهاى اجنبى جاى گيرد، و يا مقاصد فاسد ديگرى داشته باشد كه همة اين امور باعث مي‌شود كه اين خوشبو ساختن خود از جملة معاصى باشد در نتيجه در قيامت از مردار بدبوتر خواهد بود و امكان دارد كه بخاطر پيروى از سنت پيغمبر در روز جمعه خود را خوشبو نمايد، و بخاطر تعظيم مسجد و احترام خانة خدا خود را معطّر نمايد تا با بوى خوش به خانة خدا قدم نهد، و باعث نشود كه با بوى ناخوش آيندش سبب آزار ديگران شود، و يا آنها را بواسطة بوى بدِ بدن خود به غيبت گرفتار نمايد، و آنها بواسطة اين به معصيت پروردگار مبتلا شوند، زيرا هر كس خود را در معرض غيبت قرار دهد و حال آنكه مي‌تواند بگونه‌اى كه زمينه را براى غيبت فراهم نمايد عمل كند در معصيتِ آن شريك خواهد بود. يا اينكه بخواهد بواسطة بوى خوش موجب شكوفائى فكر و ذهن خود شود تا در نتيجه به درك مسائل پيچيده دينى قادر باشد زيرا گفته شده هر كس بوى خوش استعمال كند عقلش زياد مي‌شود، و يا غير اينها از نيّات حسنه كه همة اينها جزء طاعاتى است كه اجر و پاداش در پى دارد و در اين صورت است كه از مشك خشبوتر خواهد بود، و ممكن هم هست كه غرضش از استعمال بوى خوش لذت بردن باشد كه اين استفادة مباحى است نه گناه است و نه طاعت، و تنها از او سؤال خواهد شد و در مورد محاسبه قرار خواهد گرفت و اگر كسى از مباحات اين دنيا استفاده نمود در آخرت بواسطة آن عذاب نخواهد شد، ولى هر اندازه كه انسان در اين دنيا بيشتر از مباحات بهره گيرد، از نعمتهاى اخروى او كم مي‌شود، و در اين ميان همين بس كه انسان آنچه را كه باقى و جاودانه است در ازاء نعمتهاى چند روزة اين دنيا از دست دهد.

يكى از پيشينيان گفته است: دوست مي‌دارم كه در هر امرى از امور زندگى اين دنيا نيت صحيحى داشته باشم حتّى در خوردن و آشاميدن و خوابيدن و قضاء حاجت.

و تمام اينها را مي‌شود به قصد قربت انجام داد، و در مقابل، اجر و پاداش گرفت، زيرا هر آنچه كه موجب بقاء بدن و فراغت قلب شود آن عمل كمك كار دين است، پس آنكه قصدش از خوردن، اين است كه براى طاعت و بندگى حق تعالى قوت پيدا نمايد، و از هم خوابى با همسرش، نگهدارى دين، و خوشنودى همسر، و دست يابى به فرزند صالحى كه به بندگى حق تعالى بپردازد، و به شمار امّت پيامبر يك فرد اضافه شود، منظورش باشد با خوردن و نكاح طاعت حق نموده است، و بيشترين بهرة نفس، از خوردن و ارضاء غريزة جنسى است و ديديم كه حتى در اين دو مورد هم مي‌توان قصد خير داشت، و اگر كسى همّ آخرت بر قلبش غلبه داشته باشد همين دو مورد را مي‌تواند در زمرة طاعاتِ خود در آورد.

و مباحات بسيار است، و تو مي‌توانى بهمين يكى دو موردى كه ذكر شد بقيّه را قياس نمائى.

و معناى فرمايش رسول خدا همين است آنجا كه فرمود: ارزش اعمال بسته به نيت آن است. و براى هر كس همان چيزى است كه در نيّت دارد. و هر كس كه غرض از هجرتش هجرت به سوى خدا و رسول او بوده است پس هجرتش بسوى خدا و رسول او است و هر كس كه به قصد اينكه به دنيائى برسد و يا با زنى ازدواج كند هجرت نموده است، هجرتش بسوى همان چيزى است كه بسوى آن هجرت نموده است.

و در جاى ديگر فرموده است: خداوند به صورتها و بدنهاى شما نمي‌نگرد بلكه به دلها و نيّت‌هاى شما نظر مي‌كند. و باز از آن حضرت رسيده كه فرمود: گاه مي‌شود كه بنده عمل نيكى انجام مى دهد ملائكه آن عمل را در صحيفه‌هائى مهر و موم شده بالا مي‌برند چون بنزد پروردگار برده مي‌شود مي‌فرمايد: اين صحيفه را بكنار افكنيد زيرا اين فرد اين عمل را بخاطر من انجام نداده است. بعد ملائكه را ندا مى دهد كه اين عمل و اين عمل را در نامة عمل او بنويسيد مي‌گويند پروردگارا او چنين عملى را انجام نداده است، مي‌فرمايد ولى او قصد انجام اين كار را داشت.

و باز آن حضرت فرموده است: مردمان چهار دسته‌اند: بعضى هستند كه خداوند به آنها ثروتى ارزانى داشته و علم و دانشى هم كه اينمال را در چه راهى صرف كنند بآنها داده است، و آنها آن مال را در همان راه صحيح صرف مي‌نمايند ديگرى مي‌گويد اگر خدا ثروتى كه باو داده بمن هم مي‌داد منهم در همان راهى كه اين فرد صرف و خرج مي‌كند آن مال را به مصرف مي‌رسانيدم. ايندو در اجر و پاداش با هم مساوى هستند. ديگرى كه خدا باو مالى داده ولى بخاطر جهالت آن مال را در غير راهش صرف و خرج مي‌كند، مردى مي‌گويد اگر اين ثروتى كه اين داشت منهم مي‌داشتم در همين راه خرج مي‌كردم ايندو هم از حيث پاداش با هم مساوى هستند.

مي‌بينى كه نيّت چگونه انسان را در خوبيهاى عمل و بديهاى آن شريك مي‌گرداند. و در اين زمينه اخبار و رواياتِ بسيارى رسيده است.

امّا حقيقت نيت: بدان كه نيّت به اين نيست كه آدمى در هنگام تدريس و يا تجارت، و يا صرف غذا بگويد نيت كردم كه اين درس را براى خدا بگويم، و يا اين تجارت را به قصد تقرّب به خدا انجام دهم، و يا اين غذا را قربة الى الله صرف كنم و امثال اينها، و چنين بپندارد كه نيّت همين است. هيهات، هيهات، چنين كسى خيلى از معركه بدور است، اين حديث نفس است، و گفتارى كه بر زبان جارى مي‌شود، و يا خاطره‌اى كه بدل خطور مي‌نمايد، اينها كجا، و نيّت كجا، نيّت عبارت است از آن انگيزه‌اى كه نفس را بر انجام كارى برمي‌انگيزاند. و آن هدف آنى، و يا غرضى كه در آينده محقق مي‌شود كه موجب انجام عمل از ناحية انسان مي‌باشد.

و ميل به چيزى و توجّه به آن، مطلبى نيست كه به مجرّد اراده بتوان آن را فراهم آورد، بلكه اين مثل اين است كه انسان سير بگويد من نيت كردم كه به غذا اشتها پيدا نمايم، و يا كسى كه محبتى در دل ندارد بگويم قصد اين نمودم كه عاشق فلانى شوم و او را دوست بدارم، و در قلبم او را بزرگ شمارم، اين امرى محال است، و اينكه قلب متوجه چيزى شود، و به آن ميل پيدا نمايد، بدست انسان نيست كه هر وقت بخواهد بدان تحقق بخشد. و زمانى انسان مي‌تواند در تمام اعمال و افعال خود تنها خدا را در نظر داشته باشد كه دل به محبتى شديدتر از محبّت حق تعالى مشغول نباشد و اين چيزى نيست كه آسان بدست آيد.

و آنچه كه مانع اين راه است بسيار مي‌باشد، و اگر بخواهى در اين وادى قدم نهى مي‌بايست كه به تقويت ايمانت بپردازى، و اعتقادت را راسخ‌تر گردان و ثواب و پاداش حق تعالى را در نظرت بزرگ جلوه دهى و امر دين را بر دنيا غالب گردانى و دل را به امور دينى مشغول داشته و همّت را مصروف آن نمائى. اميد كه خدا تو را بر اين كار موفق بدارد.

/ 97