بدان كه آن رفيق و مصاحبى كه در سفر و حضر و خواب و بيدارى بلكه در زندگى و مرگ پيوسته با تو است او پروردگار و مولا و سيد و آفريدگار تو است كه هر گاه به ياد او باشى او همنشين تو خواهد بود.زيرا خود فرموده است كه من همنشين كسى هستم كه بياد من باشد. و هرگاه كه بخاطر قصور و تقصيرى كه در امر دينت از تو سر زده دلت بشكند او صاحب و ملازم تو است، پس اگر آنچنانكه شايسته است به او معرفت پيدا كنى او را رفيق و انيس و همنشين خود خواهى نمود، و ترك مردم خواهى كرد و اگر در جميع اوقاتت اين چنين نبودى پس لااقل در شبانهروز ساعتى را با مولايت خلوت نما و از مناجات با او بهرهمند شو.اينجا است كه لازم است آداب مصاحبت با حضرت حق تعالى را فراگيرى.آداب آن عبارت از اين است كه در حضور او ديده فرو خوابانى، و همتّت را متوجه او سازى، و پيوسته ساكت باشى و اعضاء و جوارح بدن آرام باشد، و گوش به فرمان او بوده و از آنچه كه او نهى فرموده اجتناب كنيد، و بر آنچه او برايت مقدّر فرموده خرده نگيرى، و پيوسته به ياد او بوده و با فكر ملازم باشى، آنچه حق است و چشم اميد به دست خلق نداشته باشى و در برابر هيبت او خاضع و خاشع و به خاطر حياء از او دل شكسته، و با اطمينان به ضمانت او در باب رزق از اينكه در كسب در پى حيله و نيرنگى برآيى روى گردان، و به فضل و عنايت او توكل نموده، و به اينكه هر چه او برايت بخواهد همان بهتر است معرفت داشته باشى و تمام اين امور ميبايست كه در تمام ساعات شب و روز مد نظرت باشد،چرا كه اينها آداب مصاحبت با دوستى است كه يك لحظه از تو جدا نميشود و در حالى كه خلق اگر ساعتى با تو باشند، ساعت ديگر نيستند.