11- خوف و رجاء - راه نجات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راه نجات - نسخه متنی

ملا محسن فیض کاشانی؛ مترجم: رضا رجب زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

11- خوف و رجاء

خوف لرزه‌اى است در دل از بيم رسيدن امر ناخوش آيندى به انسان، و فائدة آن اين است كه تو را از معاصى باز داشته، و از عُجب و خودبينى در طاعات منع مي‌كند. و رجاء يك حالت شكفتگى است كه در قلب بواسطة معرف فضل و عنايت خداوند وسعة رحمت او پديد مي‌آيد و فائدة آن اين است كه تو را بر طاعت او برمي‌انگيزاند، و تحمّل شدايد و مشقّات را در راه بندگى حق بر تو آسان مي‌نمايد، پس اگر به يأس و نوميدى مبتلا گشتى وچارة آن منحصر به رجاء و اميدوارى به رحمت حق بود كسبِ اين خصلت برايت واجب و الاّ كه اگر فى الجمله به فضل و رحمت حق تعالى معتقد بودى اكتساب آن مستحب خواهد بود. و راه درست و طريق صحيح در باب خوف و رجاء همان راه وسط است كه نه آدمى بواسطة رجاء بيش از حد به وادى آمال و آرزوهاى بي‌جا كشيده شود، و نه بواسطة خوف بسيار در راه يأس و نا اميدى قدم بردارد اگر رجاء و اميدوارى به رحمت حق تعالى بيش از حد بر تو غلبه نمود بگونه‌اى كه ديگر از خوف و ترس از عذاب الهى اثرى نماند بدان كه در راه ايمنى از مكر خدا و عذاب او قرار گرفته‌اى و قرآن مي‌گويد:

وَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ.

تنها زيانكاران هستند كه از مكر خدا ايمن هستند.

و اگر خوف و ترس بر تو غالب گشت بگونه‌اى كه رجاء و اميدوارى را از دست دادى بدان كه در وادى يأس و نااميدى از رحمت حق واقع گشته‌اى و قرآن مي‌فرمايد:

لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ.

و از رَوْح و رحمت حق تعالى مأيوس نمي‌شود مگر گروه كافران.

ولى اگر بين خوف و رجاء بودى، و بهر دو دست انداختى، آن طريق مستقيم و صراط عدلى است كه راه اولياء خدا و برگزيدگان او است آنانكه خود آنها را چنين توصيف نموده است:

إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِى الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ.(1)

براستى كه آنها پيشى گيرندگان در خوبيها بودند و مى خواندند ما را از روى اميد و بيم و در برابر ما خاشع و فروتن بودند.

و براى تحصيل هر يك از اين دو خصلت ابتدا بايد مقدّمات آنها را فراهم آورد و براى هر يك از آنها چهار مقدمه است امّا مقدّمات:

اوّل

يادآورى گناهان بسيارى است كه درگذشته از تو سر زده است، و بسيارى خصم و افرادى كه تو در حق آنها ستم روا داشتى و معلوم نيست كه بتوانى خود را از حقى كه آنها بر تو دارند خلاص سازى.

دوّم

يادآورى شدّت عقوبت حق تعالى كه تو طاقت تحمّل آن را ندارى.

سوّم

يادآورى نعمتهاى بي‌شمارى كه در امور دين و دنيايت خداوند بتو ارزانى داشته و از انواع امداد و الطافش تو را در گذشته و حال بهره‌مند ساخته بدون اينكه تو استحقاق اين همه نعمت را داشته باشى و يا از او خواسته باشى.

چهارم

يادآورى سعة رحمت پروردگار و اينكه رحمت او بر خشم و غضبش پيشى دارد و او ارحم الراحمين و غنّى كريم، و نسبت به بندگان مؤمن خود مهربان و رحيم است.

پس هر گاه كه به اين امور توجه داشتى، همين ذكر و يادآورى تو را به متصّف شدن به اين دو صفت و اكتسابِ اين دو خصلت واميدارد والله ولى التوفيق.

(1). سوره انبياء، آيه 90.

/ 97