عوامل مؤثّر در تقوى
* اكنون كه به گوشه اى از آثار وبركات تقوى اشاره شد، به عواملى كه در پيدايش تقوى مؤثّر است نيز اشاره مىكنيم:1 ايمان به مبداء و معاد، انسان را در برابر گناهان بيمه مىكند و هر چه ايمان قوى تر باشد، تقوى بيشتر است.2 نظارت عمومى (امر به معروف و نهى از منكر) سبب رشد تقوى در جامعه است.3 تربيت خانوادگى،4 لقمه حلال،
5 رفتار مسئولين،6 دوستان (همسر، همكار، همسايه وهم درس)،
7 اشتغال،
8 رفيق شدن با افراد با تقوى، از عواملى است كه در تقوى مؤثّر مىباشد.آيا تقوى محدوديّت است* بعضى خيال مىكنند تقوى محدوديّت و زندان است، ولى تقوى قلعه و دژ است. فرق بين زندان و قلعه آن است كه زندان را از بيرون قفل مىكنند و يك محدوديّت تحميلى است كه با آزادى بشر سازگار نيست، امّا قلعه را انسان خود انتخاب مىكند و خودش از درون قفل مىكند تا از انواع حوادث بيمه باشد.راستى، ما كه كفش به پا مىكنيم، پاى خود را بيمه مىكنيم يا محدود؟پس هر محدوديّتى بد نيست و هر آزادى ارزش نيست. همان گونه كه هر توسعه اى ارزش نيست. زيرا ميكرب سرطان هم گاهى در بدن توسعه پيدا مىكند، و هر عقب گرد و ارتجاعى بد نيست. بيمارانى كه به پزشك مراجعه مىكنند، هدفى جز برگشت به حالت قبل ندارند و اين برگشت ارزش است. تقوى ؛ يعنى ايمن سازى.زنان ودخترانى كه به اسم آزادى، به هر شكلى خود را در مَعرَض ديد ديگران قرار مىدهند، اگر چند دقيقه (تنها چند دقيقه) با خود فكر كنند، حتّى اگر مسلمان نباشند، عقل و علم ايشان، آنان را به سوى پاكى و عفّت و پوشش دعوت خواهد كرد. زيرا بد حجابى يا بى حجابى عامل:1 سوءظن نسبت به آنان،
2 توطئه براى ربوده شدن آنان،
3 گسستن نظام خانواده،
4 تحريك هاى نابجا و به هم خوردن تعادل روحى،
5 گرايش به خودنمائى وتجمّلات،
6 ضربه علمى به دانشجويان و از بين بردن تمركز فكرى آنان نسبت به درس و مطالعه،
7 خجل كردن افراد بى بضاعتى كه توان تهيّه اين گونه لباس و تجمّل را ندارند،
8 ضربه اقتصادى، زيرا به جاى دقّت در كار، به هوسبازى سرگرم مىشوند،
9 به ناكامى كشاندن زنان و دخترانى كه شكل و روىِ در خور توجّهى ندارند،
10 ايجاد دغدغه براى والدين،
11 راضى كردن هوس بازان،
12 پيدايش رقابت هاى منفى،
13 فرار از خانه،
14 پيدايش اطفال نامشروع،
15 بروز امراض مقاربتى،
16 پيدا شدن امراض روانى،
17 پيش آمدن مسائلى از قبيل سقط جنين، خودكشى يا ديگركشى يا حمله به ديگران و حوادث رانندگى و... كه اينها همه گوشه اى از بى تقوايى درباره يكى از مسائل (حجاب) است.شايد به همين دليل باشد كه در قرآن، اين همه در مورد تقوى سفارش شده است و امام جمعه بايد در همه خطبه ها، مسئله تقوى را مطرح كند و قرآن به مقدار كم تقوى قانع نيست و مىفرمايد: (فاتّقوا اللّه ما استَطَعتم)(26) تا آنجا كه مىتوانيد تقوى داشته باشيد. و در جاى ديگر مىفرمايد: (اتّقوا اللّه حقَّ تُقاتِه)(27) آن گونه كه حقّ تقوى است، تقوى داشته باشيد.البتّه نبايد ماءيوس شويم، زيرا هرگاه به گناهى گرفتار شديم، مىتوانيم با طناب نماز و توبه و استمداد از خداوند، خود را از منجلاب گناه نجات دهيم.