* حساب ايمان از علم جداست، ايمان برتر و فراتر از علم است، زيرا ايمان از مقوله محبّت است، چنانكه حساب ولايت از حساب رئيس، حاكم، شاه و سلطان جداست و همان گونه كه حساب خمس و زكات از ماليات جداست.توضيح آنكه انسان مؤمن به بسيارى از چيزها علم دارد، ولى به آنها عشق نمى ورزد. مثلاً به ارتفاع كوهها و عمق اقيانوس ها و تاريخ حكومت پادشاهان و هزاران مسئله ديگر علم دارد و يا به بسيارى از آمار و ارقام آگاه است، ولى به آنها عشق نمى ورزد، لكن آنجا كه پاى خدا، اعتقاد وايمان در كار است، به آن عشق مىورزد و اين عشق و ايمان هديه الهى است كه در درون انسان قرار داده شده است. بنابراين كفّار در حقيقت با كفر و لجاجت، فطرت خود را تغيير داده اند. (حَبّبَ اليكم الايمان...)چنانكه در خمس و زكات، قداست، اعتماد، انتخاب و قرب به خداوند مطرح است كه در ماليات نيست. لذا مردم تمام دنيا ماليات مىدهند، امّا به گيرنده ماليات عشق نمى ورزند، امّا مردم با ايمان به هنگام پرداخت خمس و زكات، به مرجع تقليد عشق مىورزند.