* چون اين آيه از افراد با ادبى كه نزد رسول خدا صلّى الله عليه وآله صداى خود را پايين آورده اند ستايش كرده و براى آنان مغفرت و اجر بزرگ مقرّر كرده است، به دو نمونه از ادب و بى ادبى كه در قرآن آمده است اشاره مىكنيم:1 همين كه حضرت آدم و همسرش بر خلاف نهى الهى از درخت ممنوعه خوردند و مورد توبيخ قرار گرفتند، شرمنده شده و توبه و عذر خواهى كردند، خداوند نيز توبه آنان را پذيرفت. اين عذر خواهى يك ادب بود كه آدم و همسرش را نجات داد.در كربلا حُر نيز نسبت به امام حسين عليه السلام ادب كرد و با اينكه ابتدا از طرفداران يزيد بود، ولى در نماز جماعت به امام حسين عليه السلام اقتدا كرد و گفت: چون مادر تو زهرا عليها السلام مىباشد، من به تو احترام مىگذارم! شايد همين ادب، سبب خوش عاقبتى او شده باشد.2 ابليس به آدم سجده نكرد و مورد سرزنش قرار گرفت، او به جاى عذرخواهى و توبه، بى ادبى كرد و گفت: من نبايد به او سجده كنم، نژاد من از آتش و بر نژاد خاكى برترى دارد. او در حقيقت فرمان خدا را نابجا پنداشت و به خاطر همين بى ادبى، براى هميشه مورد لعنت همه قرار گرفت.