* در تمام دنيا و عقائد مختلف، به بزرگان خود احترام خاصّى مىگذارند. شهرها، خيابان ها، دانشگاه ها، فرودگاه ها، مدارس، مؤسسات را به نام آنان نامگذارى مىكنند. در اسلام نيز افراد، ساعات ومكان ها وحتّى برخى گياهان و جمادات قداست دارند.ريشه قداست و كرامت همه آنها در اسلام، وابستگى به ذات مقدّس خداوند است و هر چه وابستگى آن به خدا بيشتر باشد، قداست آن هم بيشتر است و ما بايد احترام ويژه آنها را حفظ كنيم. امّا مقدّسات:1 خداوند سرچشمه قدس است و مشركان كه ديگران را با خدا يكسان مىپندارند، در قيامت به انحراف خود اقرار خواهند كرد و به معبودهاى خيالى خود خواهند گفت: رمز بدبختى ما اين است كه شما را با خدا يكسان مىپنداشتيم. (اذ نُسوّيكم بِربّ العالَمين)(33)در قرآن سخن از تسبيح و تنزيه خداوند زياد است، يعنى ما بايد براى خدا آن احترام وقداستى را بپذيريم كه هيچ گونه عيب ونقصى براى او تصوّر نشود. نه تنها ذات او، بلكه نام او نيز بايد منزّه باشد. (سَبّح اسم ربّك الاعلى)(34)2 كتاب خدا نيز احترام و قداست ويژه اى دارد. زيرا وقتى قرآن خود را عظيم مىداند،(35) پس ما بايد آن را تعظيم كنيم، وقتى قرآن خود را كريم مىداند،(36) ما بايد آن را تكريم كنيم، وقتى قرآن خود را مجيد مىداند،(37) ما بايد آن را تمجيد كنيم.3 رهبران الهى، تمام انبيا و جانشينان بر حقّ آن بزرگواران به خصوص حضرت محمّد صلّى الله عليه وآله و اهل بيت او، داراى مقام مخصوصى هستند كه در اين سوره (حجرات) پاره اى از آداب برخورد با حضرت بيان شده است: بر آنان پيشى نگيريم، بلندتر از آنان صحبت نكنيم و...در قرآن به انسان فرمان صلوات بر پيامبر داده شده است.(38) البتّه بايد به اين نكته توجّه كنيم كه الا ن كه حضرت رحلت كرده اند، همان احترام براى زيارت حضرت (39)، جانشينان حضرت، ذريّه آن بزرگوار و تمام كسانى كه به نحوى به آن حضرت نسبت دارند، به خصوص علماى ربّانى و فقهاى عادل و مراجع تقليد (كه به فرموده روايات، اين عزيزان جانشينان پيامبرند)، بر ما لازم است.در حديث مىخوانيم: كسى كه سخن فقيه عادل را رد كند، مثل كسى است كه سخن اهل بيت پيامبر عليهم السلام را رد كرده باشد و كسى كه سخن آنان را رد كند، مثل كسى است كه سخن خدا را رد كرده باشد.(40)نه تنها پيامبر صلّى الله عليه وآله كه آنچه مربوط به انبيا است، نيز كرامت دارد. در قرآن مىخوانيم: صندوقى كه موسى عليه السلام در زمان نوزاديش در آن نهاده و به دريا انداخته شده بود و بعداً يادگارهاى موسى و آل موسى در آن بود، به قدرى مقدّس بود كه براى امّت بنى اسرائيل وسيله آرامش بود و فرشتگان آن را حمل مىكردند.(41)4 در اسلام والدين از كرامت و قداست خاصّى برخوردارند. در قرآن پنج مرتبه بعد از سفارش به يكتاپرستى، احسان به والدين مطرح شده (42) و تشكّر از آنان، در كنار تشكّر از خداوند آمده است.(43)احترام والدين تا آنجا است كه نگاه همراه با محبّت به والدين عبادت است و به ما سفارش شده صداى خود را بلندتر از صداى آنها قرار ندهيد، سفرى كه سبب اذيّت آنان مىشود، حرام است ودر آن سفر نماز شكسته نمى شود. با والدين حمّام نرويد، با نامادرى خود كه زمانى همسر پدر شما بوده است ازدواج نكنيد.5 در اسلام بعضى از زمان ها مثل شب قدر، بعضى از مكان ها مثل مسجد، بعضى از سنگ ها مثل حجرالاسود، بعضى از آبها مثل زَمزم، بعضى از خاك ها مثل تربت امام حسين عليه السلام، بعضى از گياهان مثل زيتون، بعضى از سفرها مثل معراج و سفرهاى علمى عبادى كمك رسانى جهاد، بعضى از لباسها مثل لباس احرام، مقدّس است و بايد براى آنها احترام خاصّى را پذيرفت.مثلاً در قرآن مىخوانيم: حضرت موسى بايد به احترام وادى مقدّس، كفش خود را بيرون آورد. (فَاخلَع نَعلَيك انّك بِالوادِ المقدّس طُوى)(44)مشرك حقّ ورود به مسجدالحرام را ندارد. (انّما المشركون نجس فلايَقربوا المسجد الحرام)(45)سفارش كرده هنگامى كه به مسجد مىرويد، زينت خود را به مسجد ببريد. (خُذوا زينَتكم عند كلّ مسجد)(46)جُنُب حقّ توقّف در مسجد را ندارد. (و لاجُنباً الاّ عابرى سبيل)(47)مسجد به قدرى عزيز است كه افرادى مثل حضرت ابراهيم، اسماعيل، زكريّا و مريم عليهم السلام خادم و مسئول پاكسازى و تطهير آن بوده اند. (طَهّرا بَيتى)(48) حتّى مادر مريم در دوران حاملگى كه خيال مىكرد فرزندش پسر است، نذر كرد او را بعد از تولّد و رشد، خادم مسجدالاقصى كند. (انّى نَذَرتُ لَك ما فى بَطنى مُحرّراً)(49)6 انسان با ايمان نيز داراى قداست وكرامت است، تا آنجا كه آبروى مؤمن از كعبه بيشتر است و آزار و غيبت او حرام و دفاع از حقّ او واجب و حتّى نبش قبر او بعد از مرگ نيز حرام است.اگر نماز فرادى در جايى كه نماز جماعتى برقرار است، سبب تضعيف امام جماعت شود، آن نماز باطل است.آرى، ضربه به كرامت انسان، سبب بطلان نماز مىشود.7 اسلام حتّى براى بعضى از غير مسلمانان نيز احترام خاصّى قائل شده است. پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله همين كه رئيس قبيله اى اسلام مىآورد، احترام او را حفظ و بر رياستش ابقا مىفرمود. حتّى براى اسيرانى كه از خانواده هاى محترمى بودند، حساب جداگانه اى باز مىكرد. مثلاً براى شهربانو (دختر پادشاه ايران) و فرزند حاتم طايى سخاوتمند كه اسير شدند، حساب جداگانه اى باز كردند.همان گونه كه گفتيم، در فرهنگ همه ملّت ها مقدّساتى وجود دارد، مثلاً قانون اساسى و پرچم ملّى و شخصيت هاى علمى، انقلابى و هنرى، در نزد آنها محترم است.البتّه بايد از قداست هاى انحرافى پرهيز كرد، زيرا در طول تاريخ رندانى مثل سامرى بوده اند كه گوساله هايى ساخته و براى آنها قداست جعلى قرار داده اند، چه بسيار شاهانى كه دانشمندان و شعرايى را خريده و آنان را به ثناخوانى و مقدّس تراشى خود واداشته اند.