اقسام سوء ظن - تفسیر نور سوره حجرات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره حجرات - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اقسام سوء ظن

* سوء ظن اقسامى دارد كه از بعضى آنها نهى شده است:

1 سوء ظن به خدا، چنانكه در حديث مىخوانيم: كسى كه از ترس خرج و مخارج زندگى ازدواج نمى كند، در حقيقت به خدا سوء ظن دارد؛ يعنى خيال مىكند اگر تنها باشد خدا قادر است رزق او را بدهد، ولى اگر همسر داشته باشد، خدا قدرت ندارد و اين گونه سوء ظن به خداوند، ممنوع است.

2 سوء ظن به مردم، كه در اين آيه از آن نهى شده است.

3 سوء ظن به خود، كه مورد ستايش است. آرى، انسان نبايد نسبت به خود حسن ظن داشته باشد و همه كارهاى خود را بى عيب بپندارد. حضرت على عليه السلام در صفات متّقين (درخطبه همام) مىفرمايد: يكى از كمالات افراد باتقوا آن است كه نسبت به خودشان سوء ظن دارند.

افرادى كه خود را بى عيب مىدانند، در حقيقت نور علم و ايمانشان كم است و با نور كم، انسان چيزى نمى بيند. مثلاً اگر شما با يك چراغ قوّه وارد سالنى شويد، جز اشياى بزرگ چيزى را نمى بينيد، ولى اگر با نور قوى (مانند پرژكتور) وارد سالن شويد، حتّى اگر چوب كبريت يا ته سيگار در سالن باشد مىتوانيد آن را ببينيد.

افرادى كه نور ايمانشان كم است، جز گناهان بزرگ چيزى به نظرشان نمى آيد و لذا گاهى مىگويند: ما كسى را نكشته ايم! از ديوار خانه اى بالا نرفته ايم! و گناه را تنها اين قبيل كارها مىپندارند، امّا اگر نور ايمانشان زياد باشد، تمام لغزش هاى ريز خود را مىبينند و به درگاه خدا ناله مىكنند. يكى از دلايل آنكه امامان معصوم آن همه گريه و مناجات داشته اند، همان نور ايمان و معرفت آنان بوده است.

آرى، اگر كسى نسبت به خود خوش بين شد (و هيچ سوء ظن درباره افكار و رفتار خود نداشت)، هرگز ترقّى نمى كند.

او مثل كسى است كه دائماً به عقب خود نگاه مىكند و راههاى طى شده را مىبيند و به آن مغرور مىشود، ولى اگر كمى به جلو نگاه كند و راههاى نرفته را ببيند، خواهد دانست كه نرفته ها چند برابر راههايى است كه رفته است!

* آيا وقتى كه مىبينيم قرآن به پيامبرش با دستور (قُل ربّ زِدنى عِلما)(212) مىفرمايد: به دنبال زياد شدن علم خود باش، و با دستور (شاوِرهُم فِى الاَمر)(213) مىفرمايد: تو با مردم مشورت كن، و با دستور (فاذا فَرَغتَ فَانصَب)(214) مىفرمايد: هر لحظه از كارى آزاد شدى بايد كار جديدى را به شدّت دنبال كنى، با اين دستوراتى كه خداوند به اشرف مخلوقات دارد، آيا صحيح است امثال ما خود را فارغ التحصيل و بى نياز از مشورت بدانيم و مسئوليّتمان را تمام شده احساس كنيم و به خود حسن ظن داشته باشيم

بنابراين ما نبايد نسبت به خود خوش بين و حسن ظن داشته باشيم، ولى بايد به الطاف الهى و رفتار مردم حسن ظنّ داشته باشيم.

* توجّه به اين نكته نيز لازم است كه معناى حسن ظن، سادگى، زودباورى، سطحى نگرى، غفلت از توطئه ها و شيطنت ها نيست. اُمّت اسلامى هرگز نبايد به خاطر حسن ظن هاى نابجا، دچار غفلت شده ودر دام صيادان قرار گيرد.

غيبت چيست

* غيبت آن است كه انسان در غياب شخصى چيزى بگويد كه مردم از آن خبر نداشته باشند، چنانكه اگر آن شخص بشنود ناراحت شود.(215) بنابراين انتقاد روبرو يا عيبى كه مردم مىدانند و يا اگر غيبت شونده ناراحت نشود، غيبت نيست.

در حرام بودن غيبت فرقى ميان غيبت كردنِ زن و مرد، كوچك و بزرگ، آشنا و غريبه، معلّم و شاگرد، پدر و فرزند، مرده يا زنده نيست.

* رسول خدا صلّى الله عليه وآله فرمود: دست از سر مرده ها برداريد، كسى كه مُرد، درباره اش خوب بگوييد.(216)

/ 113