الف: پيامبر عزيز اسلام در آستانه رحلت، تقاضاى قلم و دواتى كرد و فرمود: مىخواهم براى شما چيزى بنويسم كه بعد از آن هرگز گمراه نشويد! خليفه دوّم گفت: بيمارى پيامبر شديد شده وسخنانش بى ارزش است! شما قرآن داريد و نيازى به نوشتن نيست! سر و صدا بلند شد حضرت فرمود: برخيزيد و برويد، نزد من فرياد نكشيد!.(31)مرحوم علامه سيد شرف الدين (صاحب كتاب المراجعات) مىفرمايد: گرچه قلم و كاغذ نياوردند و چيزى نوشته نشد، ولى ما مىتوانيم خط نانوشته را بخوانيم! زيرا پيامبر صلّى الله عليه وآله فرمود: هدف من نوشتن چيزى است كه هرگز گمراه نشويد؛ «لَن تَضلّوا»، با كمى دقّت خواهيم ديد كه اين كلمه را بارها در جاى ديگر درباره قرآن و اهل بيت بيان فرموده است كه من از ميان شما مىروم و دو چيز گرانبها را به جا مىگذارم و اگر به آن تمسّك كنيد، هرگز گمراه نشويد و آن دو چيز گرانبها قرآن و اهل بيت من هستند.پس چون بارها كلمه «لَن تَضلّوا» را درباره قرآن و اهل بيت بكار برده اند، در اينجا نيز كه فرمود: براى شما چيزى مىخواهم بنويسم كه هرگز گمراه نشويد، مراد آن حضرت تمسّك به قرآن و اهل بيت است.ب: همين كه امام حسن مجتبى عليه السلام شهيد شد و خواستند او را در كنار قبر جدّش رسول خدا صلّى الله عليه وآله دفن كنند، عايشه جلوگيرى كرد و اين امر باعث بلند شدن سر و صداى مردم شد. امام حسين عليه السلام با تلاوت آيه (لاتَرفَعوا اَصواتكم...) مردم را ساكت كرد و فرمود: احترام پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله پس از مرگ حضرت نيز همچون زمان حيات او لازم است.(32)