* در آيه قبل، از پيشى گرفتن بر رسول خدا در عمل نهى شد و در اين آيه، شيوه گفت وگو با پيامبر را بيان مىكند و مىفرمايد احترام پيامبر صلّى الله عليه وآله را حفظ كنيد.در آيه 63 سوره نور نيز سفارش شده كه نام پيامبر را مانند نام هاى خودتان نبريد، بلكه با عنوان و مؤدّبانه نام ببريد.* حفظ عمل مهم تر از خود عمل است. اعمال ما گاهى از اوّل خراب است، چون با قصد ريا و خودنمايى شروع مىشود، گاهى در وسط كار به خاطر عُجب و غرور از بين مىرود و گاهى در پايان كار به خاطر بعضى از اعمال حبط مىشود. به همين خاطر قرآن مىفرمايد: هر كسى عمل خود را تا قيامت بياورد و از آفات بيمه كند، ده برابر پاداش داده مىشود؛ (مَن جاء بالحسنة...) و نمى فرمايد: هر كس عملى را انجام دهد، ده پاداش دارد. زيرا ميان انجام عمل در دنيا و تحويل آن در قيامت، فاصله زيادى است.رسول خدا صلّى الله عليه وآله فرمودند: براى هر ذكرى درختى در بهشت كاشته مىشود، شخصى گفت: پس بهشت ما درختان زيادى دارد!؟ حضرت فرمود: بله، لكن گاهى گناهان و اعمالى از شما سر مىزند كه آن درختان را مىسوزاند. سپس آن حضرت آيه فوق را تلاوت فرمودند.(28)* قرآن تباهى و حبط اعمال را، يكجا براى كفر و شرك آورده و يكجا براى بى ادبى در محضر پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله، پس معلوم مىشود گناه بى ادبى در محضر پيامبر، هم وزن گناه كفر و شرك است. چون نتيجه هر دو حبط است.* بعضى از ياران پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله از روى بى توجّهى نزد حضرت بلند سخن مىگفتند، پيامبر عزيز براى آن كه اين صداى بلند سبب حبط اعمال آنان نشود، بلندتر از آنان سخن مىگفتند.(29)* يكى از ياران پيامبر كه بلند سخن مىگفت، همين كه شنيد صداى بلند سبب نابودى تمام كردار او مىشود، بسيار ناراحت شد. پيامبر صلّى الله عليه وآله فرمود: صداى بلند تو براى خطابه و سخنرانى بوده است و حساب تو از ديگران جداست.(30)* فرياد زدن در برابر پيامبر صلّى الله عليه وآله از افراد مؤمن سبب تباهى اعمال است، امّا اگر كسانى حضرت را نشناخته اند، حساب جداگانه اى دارند. زيرا در توهين، علم و آگاهى و قصد اهانت شرط است. اگر ما از روزنامه اى براى كارهاى ساده اى استفاده كنيم و ندانيم كه در آن آيات مباركه قرآن است، چون نمى دانسته ايم و قصد اهانت هم نداشته ايم، توهين به حساب نمى آيد.* در جمله (ان تحبط اعمالكم و انتم لاتشعرون) اعمال شما نادانسته نابود مىشود، نكته اى است و آن اينكه آفات و آثار سوء (و به اصطلاح آثار وضعى)، وابسته به دانستن يا ندانستن ما نيست.آرى، اگر انسان شرابى بخورد مست مىشود، گرچه خيال كند آب است. اگر به سيم بدون عايقى دست بزنيم، دچار برق گرفتگى مىشويم، گرچه خيال كنيم برق ندارد. گناهانى سبب پيدايش قحطى، زلزله، كوتاه شدن عمر، ذلّت و خوارى مىشود، گرچه خود انسان از پيدايش اين آثار خبرى نداشته باشد. بنابراين بى ادبى نسبت به پيامبر، سبب تباهى عمل مىشود، گرچه خود انسان آن آثار منفى را نداند.