نكته ها - تفسیر نور سوره حجرات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره حجرات - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نكته ها

* در آيات قبل خوانديم كه شخصى (وليدبن عَقبه) به دروغ خبر مخالفت مردم قبيله اى را به پيامبر صلّى الله عليه وآله و مردم داد. مردم عصبانى و آماده هجوم شدند و توقّع داشتند كه پيامبر اسلام نيز آنان را حمايت كند. آيه نازل شد كه اوّلاً هرگاه فاسقى خبرى آورد تحقيق كنيد و ثانياً مردم بايد تابع پيغمبر باشند، نه آنكه رهبر الهى تابع هيجان هاى ناپخته اى كه برخاسته از گزارشات افراد فاسق است قرار گيرد.

* در روايات مىخوانيم: كليد شناخت خود را علاقه به مؤمنين بدانيد؛ اگر اهل ايمان نزد شما محبوب بودند، در راه خير هستيد، امّا اگر به گنهكاران علاقمند باشيد، در شما خيرى نيست.(113)

* در روايات مىخوانيم: مراد از ايمان در جمله (حَبّبَ اليكم الايمان) محبّت على ابن ابى طالب عليهما السلام است و مراد از كفر و فسوق و عصيان، افرادى هستند كه در برابر اهل بيت عليهم السلام قيام كرده اند.(114)

* امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلّى الله عليه وآله نقل مىكند كه هر كس نعمت هاى الهى را تنها در خوراك و پوشاك و... بداند عملش كوتاه و عذابش نزديك است.

* در حديث ديگرى مىخوانيم: كسانى كه علاقه به معنويات و تنفّر از گناه را نعمت نمى دانند، نعمت هاى الهى را كفران كرده، عملشان كم بوده و تلاشهاى آنان نابود است.(115)

* رشد، هديه الهى است كه به انبيا داده شده ؛ (آتَينا ابراهِيم رُشدَه)(116) ووظيفه آنها رشد دادن انسان مىباشد؛ (يا قوم اتّبِعون اَهدِكم سَبيلَ الرّشاد)(117) و خود آنان نيز بدنبال رشد بوده اند، چنانكه حضرت موسى در بيابان ها بدنبال حضرت خضر مىرود تا به رشد برسد؛ (هل اتّبعك على اءن تُعلّمَن ممّا عُلّمتَ رُشدا)(118) و ايمان زمينه رشد، (وليؤمنوا بى لعلّهم يَرشُدون)(119) و كتب آسمانى وسيله رشد انسان مىباشند، (يَهدى اِلىَ الرُّشد)(120). به هر حال مراد از رشد در قرآن، رشد معنوى است، و اين كوته فكرى انسان است كه رشد را تنها در كاميابى هاى دنيوى مىداند.

* در مديريّت و سياست گذارى جامعه، اگر تصميم گيرنده معصوم يا عادل نباشد، از استبداد سر در مىآورد كه در آن رشدى نيست، (و ما اَمرُ فِرعونَ بِرَشيد)(121) ولى اگر تصميم گيرنده معصوم يا عادل باشد، زمينه رشد فراهم است. (اولئك هم الرّاشِدون)

/ 113