آیینه عصمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیینه عصمت - نسخه متنی

محمود شاهرخی، مشفق کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید







افاطم لو خلت الحسين مجدلا






و قد مات عطشانا بشط فرات



اى فاطمه اگر بخاطرت مى گذشت كه حسين تشنه كام در كنار فرات بر روى خاك جان داده است.



.





اذن للطمت الخد فاطم عنده






و اجريت دمع العين فى الوجنات



بر كنار او مى ايستادى و بر چهره مى زدى و سرشك بر گونه ها روان مى ساختى.



.





فاطم قومى يا ابنه الخير واندبى






نجوم سماوات بارض فلات...



فاطمه! اى دختر بهترين آدميان برخيز و بر ستارگان آسمان كه بر پهنه ى بيابان افتادند نوحه كن!.



.





ارى فياهم فى غيرهم متقسما






و ايديهم من فيئهم صفرات...



مى بينم كه حق آنان ميان ديگران قسمت مى شود، و دست ايشان از مالشان تهى است.



.





ديار رسول الله اصبحن بلقعا






و آل زياد تسكن الحجرات



خانه هاى پيغمبر خدا ويران است و فرزندان زياد ساكن منزلگاههاى آبادان.



.






و آل رسول الله تدمى نحورهم






و آل زياد آمنوا السربات...



گلوگاه فرزندان پيغمبر را مى برند و فرزندان زياد در آرامش بسر مى برند.



.





خروج امام لا محاله خارج






يقوم على اسم الله و البركات



بناچار امامى بايد برخيزد و بنام خدا و بركات او با ستمكاران بستيزد.



.





يميز فينا كل حق و باطل






و يجزى على النعماء و النقمات



حق را از باطل جدا سازد، ستمكار را كيفر دهد و فرمان بردار را بنوازد.



.





فيا نفس طيبى ثم يا نفس ابشرى






فغير بعيد كل ما هو آت



اى دل! خوش باش و اى دل ترا بشارت باد! كه آنچه بايد شود دير نخواهد كشيد.



.

/ 57