منصور نمرى
مظلومه ى پيامبر
استاد بزرگوار دكتر سيد جعفر شهيدى در ضبط ابيات بالا در كتاب ارجمند خود فاطمه زهرا مرقوم داشته اند: در ضبط شعر در مآخذ مختلف اختلاف كلمات ديده مى شود و «در بيت چهارم خلاف قاعده دستورى است».
تقتل ذريه النبى وير
فرزندان پيمبر از دم تيغ مى گذرند و براى كشنده، بهشت جاويدان اميد دارند.
.
ويلك يا قاتل الحسين لقد
واى بر تو اى كشنده ى حسين! بارى گران بر دوش دارى كه بر كشنده ى آن سنگينى مى كند.
.
دينكم جفوه النبى و ما
دين شما، ستم بر رسول است، ستمكار و دوستدار آل پيمبر نه در يك درجه از قبول است.
.
مظلومه والنبى والدها
ستم رسيده اى كه دختر پيغمبر است و چشم او در دانه هاى اشك غوطه ور است.
.
الا مصاليت يغضبون لها
شمشير زنان دلاور كجايند؟ و چرا بخاطر او بخشم نمى آيند و دست به شمشير و نيزه نمى گشايند؟.
.
ابن حماد
رخصت پيامبر
و روى لى عبدالعزيز الجلودى
عبدالعزيز جلودى كه راستگو بود و مبرور.
.
عن ثقاه الحديث اعنى العلائى
از علائى كه امين بود و به امانت و بزرگوارى مذكور.
.
يسندوه عن ابن عباس يوما
و او از ابن عباس روايت كند با سند معتبر كه روزى بوديم در محضر پيغمبر.
.
اذ اتته البتول فاطم تبكى
فاطمه نزد او آمد گريان و از سوز سينه نالان و نفس زنان.
.
قال مالى اراك تبكين يا فاطم
پدرش پرسيد: گريه ات از چيست؟ گفت:
.
اجتمعن النساء نحوى و اقبلن
از زخم زبان و سرزنش زنان.
.
قلن ان النبى زوجك اليوم
كه گفتند: امروز پيغمبر، ترا به على داد شوهر، كه شوئى است درويش و نادار.
.
قال يا فاطم اسمعى واشكرى الله
پيغمبر فرمود: اى فاطمه! بشنو و خدا را سپاس دار! كه فضيلتى به تو داد از همه بيشتر.
.
لم ازوجك دون اذن من الله
اين زناشوئى با رخصت خداست و آنچه از براى بندگان مى خواهد بجاست.
.
يا بنى احمد عليكم عمادى
اى فرزندان رسول! آن روز كه روز جزاست اعتماد من به شماست.
.
و بكم يسعد الموالى و يشقى
دوستان شما نيك بختند و شادان، و دشمنانتان بدبخت و در آتش دوزخ سوزان. مناقب، اين بيت ها را به نام عبدى الكوفى نوشته است، ولى چنانكه مولف الغدير نويسد: قصيده مفصلى كه اين بيت ها جزء آن است از آن ابن حماد است.
.