منصور نمرى - آیینه عصمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیینه عصمت - نسخه متنی

محمود شاهرخی، مشفق کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



منصور نمرى

مظلومه ى پيامبر



استاد بزرگوار دكتر سيد جعفر شهيدى در ضبط ابيات بالا در كتاب ارجمند خود فاطمه زهرا مرقوم داشته اند: در ضبط شعر در مآخذ مختلف اختلاف كلمات ديده مى شود و «در بيت چهارم خلاف قاعده دستورى است».









تقتل ذريه النبى وير






جون جنان الخلود للقاتل



فرزندان پيمبر از دم تيغ مى گذرند و براى كشنده، بهشت جاويدان اميد دارند.



.





ويلك يا قاتل الحسين لقد






نؤت بحمل ينوء بالحامل...

واى بر تو اى كشنده ى حسين! بارى گران بر دوش دارى كه بر كشنده ى آن سنگينى مى كند.






.






دينكم جفوه النبى و ما






الجافى لال النبى كالواصل


دين شما، ستم بر رسول است، ستمكار و دوستدار آل پيمبر نه در يك درجه از قبول است.





.





مظلومه والنبى والدها






قرير ارجاء مقله حافل



ستم رسيده اى كه دختر پيغمبر است و چشم او در دانه هاى اشك غوطه ور است.



.





الا مصاليت يغضبون لها






بسله البيض والقنا الذابل؟


شمشير زنان دلاور كجايند؟ و چرا بخاطر او بخشم نمى آيند و دست به شمشير و نيزه نمى گشايند؟.






.



ابن حماد

رخصت پيامبر





و روى لى عبدالعزيز الجلودى






و قد كان صادقا مبرورا



عبدالعزيز جلودى كه راستگو بود و مبرور.



.





عن ثقاه الحديث اعنى العلائى






هو اكرم بذا و ذا مذكورا



از علائى كه امين بود و به امانت و بزرگوارى مذكور.



.





يسندوه عن ابن عباس يوما






قال كنا عند النبى حضورا



و او از ابن عباس روايت كند با سند معتبر كه روزى بوديم در محضر پيغمبر.



.






اذ اتته البتول فاطم تبكى






و توالى شهيقها و الزفيرا



فاطمه نزد او آمد گريان و از سوز سينه نالان و نفس زنان.



.





قال مالى اراك تبكين يا فاطم






قالت و اخفت التعبيرا



پدرش پرسيد: گريه ات از چيست؟ گفت:



.





اجتمعن النساء نحوى و اقبلن






يطلن التقريع و التعييرا



از زخم زبان و سرزنش زنان.



.





قلن ان النبى زوجك اليوم






عليا بعلا عديما فقيرا



كه گفتند: امروز پيغمبر، ترا به على داد شوهر، كه شوئى است درويش و نادار.



.





قال يا فاطم اسمعى واشكرى الله






فقد نلت منه فضلا كبيرا



پيغمبر فرمود: اى فاطمه! بشنو و خدا را سپاس دار! كه فضيلتى به تو داد از همه بيشتر.



.





لم ازوجك دون اذن من الله






و ما زال يحسن التدبيرا...



اين زناشوئى با رخصت خداست و آنچه از براى بندگان مى خواهد بجاست.



.






يا بنى احمد عليكم عمادى






واتكالى اذا اردت النشورا



اى فرزندان رسول! آن روز كه روز جزاست اعتماد من به شماست.



.





و بكم يسعد الموالى و يشقى






من يعاديكم و يصلى سعيرا



دوستان شما نيك بختند و شادان، و دشمنانتان بدبخت و در آتش دوزخ سوزان. مناقب، اين بيت ها را به نام عبدى الكوفى نوشته است، ولى چنانكه مولف الغدير نويسد: قصيده مفصلى كه اين بيت ها جزء آن است از آن ابن حماد است.



.

/ 57