ابوالمستَهِل، كميت بن زياد اسدى - آیینه عصمت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیینه عصمت - نسخه متنی

محمود شاهرخی، مشفق کاشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید







ابوالمستَهِل، كميت بن زياد اسدى

فدك





اهوى عليا اميرالمومنين ولا






الوم يوما ابابكر و لا عمرا



اميرالمومنين على را دوست مى دارم ليكن ابوبكر و عمر را سرزنش نمى كنم.



.





و لا اقول و ان لم يعطيا فدكا






بنت النبى و لا ميراثه كفرا



اگر آنان فدك را به دختر پيغمبر ندادند و ميراث او را از وى بازگرفتند، نمى گويم كافر شدند.



.





الله يعلم ماذا ياتيان به






يوم القيامه من عذر اذا اعتذرا



خدا مى داند آن دو، در روز رستاخيز چه عذرى خواهند آورد.



.



مهيار ديلمى

دشمن بداند





الاسل قريشا و لم منهم






من استوجب اللوم او فند



هان از قريش باز جو! و بدان سزاواران ملامت بگو.



.





و قل: ما لكم بعد طول الضلا






ل لم تشكروا نعمه المرشد؟



بگو! چرا پس از آنكه مدتى دراز در گمراهى بسر برديد نعمت راهنما را سپاس نگفتيد.



.





اتاكم على فتره فاستقام






بكم جائرين عن المقصد

هنگامى كه جهان در آتش گمراهى مى سوخت چراغ هدايت را براى شما از راه بدرشدگان بيفروخت.






.





و ولى حميد الى ربه






ومن سن ما سنه يحمد



و ستوده نزد پروردگار شد و هر كه براه او رفت ستوده و رستگار شد.



.






و قد جعل الامر من بعده






لحيدر بالخبر المسند



و پس از خود كار را به حيدر «على» واگذاشت كه امام است، و اين حديث درست و تمام است.



.





و سماه مولى باقرار من






لو اتبع الحق لم يجحد



او را مولى ناميد، و آن كس هم كه پذيرفت و شنيد، اگر براه حق مى رفت بانكار نمى گراييد.



.





فملتم بها حسد الفضل عنه






و من يك خير الورى يحسد



و شما خلافت را به ديگرى سپرديد، چه به برترى على رشك برديد و آنانكه برترانند، محسود جهانيانند.



.





و قلتم بذاك قضى الاجتماع






الا انما الحق للمفرد



گفتيد آن راى شورى است و نگفتيد داورى از آن خداست.



.





سيعلم من فاطم خصمه






باى نكال غدا يرتدى



آن را كه خصم فاطمه زهراست فردا داند كه چه كيفرى براى او مهياست.



.



/ 57